نقش علماي شيعه در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايراني1
سال دهم، شماره دوم، پياپي 35، پاييز و زمستان 1392
مهدي ابوطالبي / استاديار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره abotaleby@gmail.com
دريافت: 20/2/1393 ـ پذيرش: 7/7/1393
چکيده
جمهوري اسلامي ايران بهسبب مقاومت در برابر نظام سلطه، آماج تهاجمهاي متعددي قرار گرفته است. از جملة اين تهاجمها، تهديدها و تحريمهاي اقتصادي است. بر همين اساس، مقام معظم رهبري بحث «اقتصاد مقاومتي» را بهعنوان بهترين راهبرد مطرح کردند. از نظر ايشان، يکي از راهکارها حمايت از توليد ملّي و کار و سرماية ايراني است. از آنرو که اينگونه تهديدها و تحريمها در دورههاي گذشته نيز در کشور ما سابقه داشته، اين مقاله به دنبال پاسخ به اين پرسش است که در تجربة تاريخي ما، علماي شيعه براي حمايت از توليد ملّي و کار و سرماية ايراني چه راهکارها و اقداماتي داشتهاند؟ براي پاسخ به اين سؤال، عملکرد و بيانات علماي شيعه در دورة قاجار، که دوران هجوم اقتصادي غرب به ايران بوده، در متون تاريخي بر اساس روش «تحليل محتواي کيفي» بررسي شده است. نتيجة اين بررسي آن است که عالمان شيعه با صدور بيانيه، در تحريم کالاهاي خارجي و ترويج کالاهاي داخلي، تشويق و حمايت از تأسيس شرکتهاي اقتصادي داخلي و تعهد عملي به استفاده از کالاهاي داخلي و قناعت در زندگي، نقش زيادي در اين زمينه داشتهاند.
1.مقدمه
علماي شيعه همواره بر اساس وظيفه اي كه برعهده دارند و آن هدايت و رهبري جامعة اسلامي در عصر غيبت در راستاي احكام اسلام و موازين شرع است، اقدامات گوناگوني انجام داده اند. اما ذهنيت عمومي جامعه اين است كه وظايف و اقدامات عملي علما عموماً در مباحث خاص ديني، مثل برپايي مراسم ديني، وعظ و خطابه و امامت جماعت و پاسخ گويي به سؤالات و شبهات اعتقادي و شرعي مردم بوده است. ازاين رو، فعاليت هاي علماي شعيه در عرصه هاي خاص اقتصادي، سياسي، بين المللي و فرهنگ اجتماعي كمتر مورد توجه بوده و كمتر بيان شده است. نمونه هاي زيادي از اقدامات علما در حفظ مواريث ديني، مقابله با شبهات اعتقادي، مناظرات مذهبي و عقيدتي سراغ داريم. اما اگر از نقش علماي شيعه در حفظ اقتصاد ملي يا هويت ملي يا منافع ملي كشور سخن بگوييم قطعاً اطلاعات كمتري در اين زمينه وجود دارد. اين در حالي است كه چون دين اسلام دين جامع است و براي همة عرصه هاي زندگي بشر برنامه دارد، طبيعتاً عالمان اسلامي، كه وظيفة تبليغ دين و حراست از آموزه هاي ديني و اجراي آن در جامعه برعهده دارند، بايد در عرصه هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي نيز فعال باشند. در تاريخ معاصر ايران، كه دورة هجوم نظامي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي غرب به اين كشور است، همواره شاهد حضور زيركانه و مؤثر علماي شيعه در مقابله با اين تهاجم بوده ايم. يكي از اقدامات علماي شيعه در مواجهه با اين تهاج ها، به ويژه هجمة اقتصادي، دفاع و حمايت از كار، توليد و سرماية ايراني است. اين مقاله نقش آنها در اين مسئلة اقتصادي را بررسي مي كند.
لازم به ذكر است در خصوص اين موضوع، آثاري منتشر شده است؛ مثل مقالة نقش و آثار شركت اسلاميه در انديشة خودكفايي به قلم آقاي مصطفي مرتضوي كه صرفاً به يكي از اقدامات مذكور، يعني شركت اسلاميه پرداخته است. همچنين مقالة رهيافت امنيتي آقانورالله نجفي و شهيد مدرس به قلم آقاي رشيد ركاميان كه به مباحث امنيتي در بعد فرهنگي، قضايي، نظامي و اقتصادي پرداخته كه يك بعد آن، يعني بعد اقتصادي با اين مقاله نزديك است، آن هم صرفاً در خصوص اقدام اقتصادي آقانورالله به ويژه شركت اسلاميه. همچنين مقالة ده فتواي مذهبي- سياسي متعلق به آيت الله استادي كه ايشان نيز تعداد محدودي از فتاواي علما را به صورت سند تاريخي ذكر كرده اند و تحليل چنداني دربارة محتواي آن ندارند. همچنين مقالة پيكار پيروز مرجعيت شيعه عليه استعمار انگليس كه به تفصيل به دو اقدام مرحوم كني و مرحوم شيرازي در قراردادهاي رويتر و رژي پرداخته است. مقاله اي نيز با عنوان مباني فقهي حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايراني تأليف رضا اسلامي منتشر شده كه صرفاً به مباني فقهي بحث پرداخته است، نه نمونه هاي تاريخي.
همچنين تك نگاري هايي دربارة برخي علما، مثل آيت الله ملّاعلي كني يا مرحوم صاحب عروه (ابوالحسني، 1386) يا آقانجفي اصفهاني و آقانورالله اصفهاني (نجفي، 1390؛ نجفي، 1387) نوشته شده كه به زندگي و حيات سياسي ـ اجتماعي اين بزرگواران پرداخته و ضمن آن برخي از اقدامات آنها را كه در زمينة حمايت از منافع ملي و سرمايه هاي ملي بوده، ذكر كرده است. تفاوت اين مقاله با تحقيقات مذكور در اين است كه اولاً، يك نگاه كلي به عملكرد علما در كل دورة قاجاريه در موضوع مذكور دارد، ثانياً، به روش تحليل محتوا، به تحليل متن اعلاميه ها و فتاوا پرداخته و علل و انگيزه هاي صدور اعلاميه ها و فتاوا و ساير اقدامات را بررسي و تحليل و در يك قالب خاص، دسته بندي كرده و با نگاه موضوع روز، يعني حمايت از كار و سرماية ايراني اين تحليل را انجام داده است كه اين زاويه نگاه و اين نوع تحليل و دسته بندي نوآوري و تفاوت اين مقاله با ساير آثار منتشرشده در اين زمينه به شمار مي آيد.
الف. ترغيب و حمايت از تأسيس شركت هاي اقتصادي داخلي
يكي از راهبردهاي علماي شيعه در مقابله با هجوم اقتصادي غرب، تقويت اقتصاد داخلي بوده است. يكي از اقدامات در اين زمينه، تشويق و حمايت از تأسيس شركت هاي اقتصادي داخلي است. مهم ترين مصداق اين حركت، تأسيس شركت اسلاميه اصفهان در سال 1316ق، يعني قريب هفت سال پس از قيام تنباكو در اصفهان است. اين شركت با همت دو مجتهد بزرگ اصفهان، مرحوم آيت الله آقانجفي اصفهاني و برادرشان شهيد حاج آقانورالله اصفهاني تأسيس شد. پس از قيام تنباكو، و بروز فوايد بي شمار آن، اين دو بزرگوار اين گونه برنامه ريزي مي كردند كه علاوه بر حضور نداشتن كالاها و منسوجات خارجي در زندگي مردم، امكانات داخلي را براي توليد بسيج نموده و با ابتكار ايراني، به توليد بپردازند و ملت را براي حمايت از آن تشويق كنند و تحريم كالاهاي بيگانه را بعد اثباتيِ عملي ببخشند. ازاين رو، مرحوم آقانجفي پس از مراسم نماز جماعت در مسجد جامع سلطاني (مسجد شاه) طي سخنراني مبسوط و مهمي با استناد به آيات و روايات، از مردم خواست از مصرف كالاها و منسوجات خارجي خودداري كنند و به مصرف كالاهاي داخلي روي آورند. ايشان در نامه ها و اعلاميه هاي بعدي، مردم را به استفاده از كالاهاي اسلامي تشويق مي كرد (نجفي، 1387، ص 59-61).
روزنامة حبل المتين به نقل از خبرنگار خود در اصفهان، در رابطه با نقش آقانجفي اصفهاني در اين باره مي نويسد:
حضرت حجة الاسلام حاج شيخ محمدتقي [آقانجفي] ـ مدظله العالي ـ عنوان مفصلي را من باب ترك منسوجات و مصنوعات خارجه در ترويج امتعه و اقمشة داخله و بيست و هفت مورد در قرآن، كه منع از معاشرت خارجه است، بياني خيلي مفصل و عنواني بسيار عام فهم، ارشاد فرموده اند… علماي اسلام در اين شركت مقدس، شخصاً شركت ماليه نموده اند و از بذل نصايح و تشيوق عموم به امتعة اسلامي و دوري از استعمال امتعة خارجه، دقيقه اي فروگذار نمي كنند… حضرت حجة الاسلام آقاي نجفي و بندگان ثقةالاسلام [حاج آقا نورالله] و جناب آقايان علماي اسلام ـ سلمهم الله تعالي ـ در راه اين شركت مقدس، از هستي خود گذشته اند (حبل المتين، ش 20، ص 9).
1. حمايت از توليد داخلي و كار و سرماية ايراني
اين شركت كه يك اساس نامة قوي با 43 فصل و يك خاتمه داشت، با اهداف مهمي در عرصة حفظ و تقويت اقتصاد ملي در مقابل نفوذ اقتصادي بيگانه تأسيس شد. آقا نجفي اصفهاني در نامه هايي كه به مطبوعات، از جمله روزنامة حبل المتين نوشت، به پيشرفت در اين زمينه در حد خودكفايي اقتصادي و احتياج نداشتن به بيگانه اشاره كرد:
رجاء دارم كه به حسن اهتمام علماء اعلام و توجه اسلاميان، موجبات رواج صنايع و امتعة اسلاميه زياده بر اين، يوماً فيوماً در ترقي و شيوع بشود؛ چنانچه در اصفهان و توابع، لباس اغلب مسلمانان از همين منسوجات و امتعة اسلاميه مي باشد و رواج دارد. ان شاءالله تعالي به طوري شايع خواهد شد كه كفايت عموم اسلاميان را بنمايد (همان، ش 19، ص 17). … مسلمين را حاجت به منسوجات و ملبوسات غير نباشد (همان، ش 25).
بر همين اساس، روزنامة ثريا به آگاهي و توجه عالمان ديني به مسائل سياسي ـ اجتماعي و اقتصادي اشاره كرد و به ويژه اين عالم ديني را آغازكنندة ترقي و پيشرفت در ايران دانست:
… رؤساي روحاني ملت و امر دولت ايران، معني وطن و ترقي آن را شناخته و درصدد ارتقاء بدان مدارج عاليه برآمده اند. اگر نام مبارك حجة الاسلام آقانجفي ـ مدّ ظله العالي ـ را سرآغاز تاريخ ترقي ايران قرار دهيم، شايسته و سزاست… (ثريا، 1317ق، ش47).
فصول گوناگون اساس نامة اين شركت و اهداف تعيين شده حاكي از ديد وسيع و متفكرانة اين عالم ديني و توجه دقيق وي به معضلات و مشكلات اقتصادي جامعة زمان خود است كه براي حل اين مشكلات، اقدام به تأسيس اين شركت نمود. در اساس نامة اين شركت، اهداف كلي تأسيس شركت اين گونه ذكر شده است:
1. دسترسي به سود بيشتر اقتصادي از طريق راه اندازي كمپاني و شركت در نسبت با كار تجارت فردي؛
2. خروج از ذلت احتياج به امتعة خارجي؛
3. تثبيت و تقويت هرچه بيشتر تجارت داخله در برابر تجارت خارجه؛
4. جلوگيري از خروج ثروت داخلي به خارج از كشور؛
5. جلوگيري از مهاجرت نسل هاي آينده به خارج از كشور براي مزدوري و كارگري نزد بيگانگان؛
6. تسهيل در امر معيشت مردم به علت ارزان تر بودن منسوجات و مأكولات داخلي نسبت نوع خارجي آنها؛
7. ارائة الگويي تجاري براي آيندة ملت و دولت؛
8. جلوگيري از رواج معاملات ربوي بيگانگان.
چنانكه پيداست، تأكيد بر كار جمعي به جاي فردي، احتياج نداشتن به بيگانگان، ممانعت از خروج ثروت ملي و نيروي كار و تقويت اقتصاد ملي، و حل مشكلات اقتصادي مردم از جمله اهداف اصلي شركت است؛ مشكلاتي كه تقريباً همگي امروز از جمله مشكلات اقتصادي جامعه ماست (ر.ك: نجفي، 1384، ص32-34). بنيان گذاران اين شركت در اساس نامة آن، فوايد و كارايي آن را اين گونه بيان كرده اند:
[اين شركت] آب رفته را به جوي آورد و رشتة گسيختة تجارت داخلة ما را محكم خواهد نمود. ملك و وطن ما را آباد و احياي صنايع منقرض شدة ما را حيات مي دهد. ما را از ذلّت احتياج به امتعة خارجي مي رهاند. قماش هاي قلب فسادشدة خارج كه در عوضش روح و ثروت مملكت ما مي رود موقوف دارد، و صنايع استادان خودمان را، كه فعلاً جاذب انظار تمام صنعت گران عالم است و در تماشاخانه هاي خارجه به يادگار در كمال احترام نگه مي دارند، به حال اولين عود مي دهد. راه هاي مملكت را شوسه و آهن كرده، حمل و نقل ما را سهل خواهد نمود. از قحط سالي و تعدّي محتكرين بي انصاف نجاتمان مي دهد. اطفال ما را تربيت مي كند. در سال، كه هزارها از نفوس و برادران ديني ما به خارجه مسافرت كرده، در كمال ذلت به مزدوري غير مذهب ما، جان شيرين مي سپارند، به كار و شغل داخلة مملكت باز خواهد داشت (همان، ص 48-49).
2. استقبال اقشار جامعه از محصولات شركت
اين شركت، كه براي تقويت اقتصاد داخلي و مقابله با نفوذ اقتصادي بيگانگان و سلطة آنها بر كشورهاي اسلامي تأسيس شد، استقبال عظيم مردم را در پي داشت و ميزان سرور و بهجت مردم از توفيق اين شركت به اندازه اي بود كه در برخي شهرها، از جمله بوشهر و كاشان به هنگام ورود اولين البسة اين شركت، مجلس جشن و بزم به راه انداختند. در توصيف اين شور و حرارت آمده است:
چنان وجد و سرور در اهالي از وضيع و شريف ملاحظه شد كه در هيچ عيد از اطفال نديده بودم. و در تعريف منسوجات وطني، همين يك نكته شاهد است كه بلژيكي هاي مأمورين گمرك و ساير اهالي خارجه از اين تن خواه خريدند و نهايت توصيف مي نمودند. الفضل ما شهدت به الاغيار (حبل المتين، ش 24، ص 25؛ ش 29، ص15).
مطبوعات و رسانه هاي داخلي و خارجي نيز به شدت نسبت به اين حركت توجه نشان دادند و اخبار گسترش و توسعة آن را منتشر مي كردند. آقانجفي و حاج آقا نورالله اصفهاني در نامه هايي كه در تشكر از توجه روزنامه ها به اين اقدام نوشتند، از اين حركت به مثابة يك جهاد اقتصادي نام بردند. در نامة ايشان به روزنامة ثريا آمده است:
گمانم اين است اقدام در اين عمل خير، امروز به منزلة جهاد است و عندالله ثواب و اجر عظيم دارد؛ چه ملت و امت ناجيه را از احتياج به كفار مانع بزرگي است… در اين مدت قليل، منسوجات شركت اسلاميه بين المسلمين خيلي رواج يافته و ترقي نموده است و بسيار اشياء و اجناس نفيسه اختراع كرده اند (ثريا، 1317ق، ش47).
همچنين نوع اين اقدام، كه در جهت حفظ منافع اقتصادي جامعة اسلامي و مقابله با سلطة بيگانگان بر امت مسلمان بود، حمايت جدي علماي مسلمان در مناطق گوناگون را موجب گرديد و علماي بزرگي همچون آيات عظام ملّا محمدكاظم خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي، ميرزا حسين نجل ميرزا خليل، محمد الغروي الشربياني، ملّا محمدحسن مامقاني، ميرزا فتح الله شيرازي اصفهاني معروف به شريعتمدار، ميرزا محمدحسين نوري معروف به محدث نوري و صدر اصفهاني به شكل هاي گوناگون مثل فتوا، اعلاميه، سخنراني و تأليف كتاب، به حمايت از آن برخاستند. براي نمونه، آيت الله آخوند خراساني در نامه اي، از شاه خواست تا با خلع لباس ذلّت و لبس لباس عزّت و استفاده از البسة مصنوعة اسلاميه، هم به ترويج ملت بيضاء و تقويت دولت عظمي و اسباب آسايش عموم عباد و ترقيات عامه و قاطبين بلاد محروسه ايران بپردازد و هم باعث شود تا ملت، كه به مقتضاي الناس علي دين ملوكهم شيوة وي را ادامه دهند كه كهن جامة خويش را پيرايش، به از جامه عاريت خواستن است (ر.ك: ثريا، ش 13).
حتي در برخي شهرها از جمله در شيراز، علما برخي از وعاظ را روانة نقاط گوناگون شهر و روستا كردند تا به مردم اطلاع دهند و از آنان بخواهند كه از اين به بعد، تنها از منسوجات شركت اسلامية اصفهان استفاده كنند (حبل المتين، ش18، ص12). آنچه در اين مكتوبات و اعلاميه هاي تاريخي قابل دقت و پژوهش است نوع نگاه و منطق گفتاري مندرج در آن است. استفاده از واژه هايي مثل پوشيدن لباس عزت و خلع لباس ذلت و مفاهيمي كه از فرهنگ سياسي شيعه منبعث شده است ما را به موضوع مهم تر و ژرف تر تكوين سياست ديني شيعه در دوران قاجار و سير تحولات آن سوق مي دهد (نجفي، 1384، ص71).
نكتة مهمي كه در اين اقدامات وجود دارد اين است كه براي رسيدن به خودكفايي و استقلال اقتصادي و رونق توليدات داخلي بر حركت و اقدام ملي مبتي بر قناعت و پرهيز از تجمل تأكيد فراوان شده است؛ چنان كه حاج آقا نورالله اصفهاني در يكي از سخنراني هاي خود مي فرمايند:
امروزه بر ملت ايرانيه و حوزة اسلاميه لازم و متحتم كه در رفع احتياج از خارجه به قدر مقدور و اندازة ميسور بكوشيم؛ يعني لوازم زندگاني را … تا آخرين درجة امكان از امتعة داخلة خود استعمال نماييم و تا در مملكت خود، اگرچه به اضعاف قيمت و خشن باشد، دربند ظرافت نباشيم و از خارجه نخريم و اين اقتصاد ملكي و ملي را كار بنديم و سرمايه و نقود را به خارجه نسپاريم (همان، ص183، به نقل از روزنامة جهاد اكبر، 1325ق، ش14).
استقبال از محصولات اين شركت، كه در حوزة نساجي فعاليت مي كرد، روز به روز افزايش يافت. ازاين رو، براي لباس هاي رسمي نيروهاي نظامي، مدارس علميه و مدارس جديد از منسوجات اين شركت استفاده مي شد (حبل المتين، ش10، ص11؛ انجمن مقدس ملي اصفهان، 1325ق).
3. گسترة فعاليت شركت
با اقدامات انجام شده و استقبال و حمايت هاي فراوان از محصولات شركت مزبور، شركت به سرعت توانست توسعه يافته و قلمرو فعاليت خود را از شهر اصفهان فراتر برد و در بيشتر شهرهاي ايران شعبه داير كند. گسترش توفيق شركت تا حدي بود كه فعاليت آن فراتر از مرزهاي ايران هم رفت و شعبه هايي از اين شركت در شهرهاي پاريس، لندن (با وكالت حاجي ميرزا اسدالله كاشاني و حاجي علي اكبر صاحب شيرازي)، مسكو (با وكالت ميرزا محمدجواد مشكي اصفهاني و ميرزا علي محمدخان كاشاني مدير روزنامة ثريا)، اسلامبول (با وكالت حاجي ميرزا محمدشفيع آقا امين التجار اصفهاني)، بمبئي (با وكالت حاجي سلطان علي شوشتري و حاجي محمدجواد عرب كرماني)، كلكته (با وكالت مؤيدالاسلام مدير روزنامة حبل المتين)، بغداد (با وكالت حاجي سيدمحمدكاظم اصفهاني و حاجي سيدحسين افندي اصفهاني)، بادكوبه (با وكالت حاجي زين العابدين تقي اوف)، قاهره، و… نيز ايجاد شد.
با توسعة فعاليت اقتصادي شركت، حوزة كاري شركت از حوزة نساجي فراتر رفت و به برخي امور مهم اقتصادي، مثل حوزة حمل و نقل و ساختن راه آهن، راه اندازي كارخانة نخ ريسي و به تعبير آن زمان، ريسمان تابي نيز گسترش يافت.
4. به خطر انداختن منافع استعمار
گسترش روز افزون شركت اسلاميه اصفهان، كه با هدف مقابله با نفوذ و سلطة اقتصادي استعمارگران شكل گرفته بود، موجب لطماتي به منافع بيگانگان شد، به گونه اي كه روزنامه ها و نمايندگان انگليس، توسعة آن را سكته به منافع انگليس در تمام منطقة خليج فارس اعلام كردند:
معلوم مي شود ايرانيان اندك اندك از خواب غفلت بيدار شده و قدر و اهميت تجارت، خاصه تجارت شركت را نيكو دانسته، چيزي كه در اين شركت اهميت دارد اين است كه علماي اين ملت نيز در آن شركت دارند و مشوّق اند. و اگر اين شركت معتبر شود، سكتة بزرگي به تجارت انگليس در اصفهان، بلكه در خليج فارس وارد آيد. و بايد تجّار ما نوعي رفتار كنند كه در آينده، بازار تجارتشان از رونق نيفتد، و الاّ عن قريب بايد منتظر خبر بود كه بازار تجارت ما در اصفهان بسته شود (ثريا، 1317ق، ش 47، ص11، به نقل از: روزنامه كاميرشل انگليس).
رشد روزافزون معاملات و عايدات شركت اسلاميه اصفهان به قدري زياد بود كه سفارت انگليس را در معرض موضع گيري و چاره انديشي قرار داد، تا جايي كه سفارت انگليس در يادداشتي به وزارت امور خارجه كشورمان نوشت:
از قرار اطلاعاتي كه از اصفهان مي رسد، علماي آنجا بيشتر بر ضد تجارت خارجه مي باشند… علناً مي گويند كه مردم نبايد امتعة خارجه را بخرند… جناب آقا نورالله در مسجد، چند روز قبل از اين گفته بودند كه اين اقدام، اقدام وطن خواهي است كه تجارت داخله را ترغيب و تجارت خارجه را خارج كنند… [با اين اقدام علما] مشتريان داخله ورشكست خواهند شد و تجار خارجه خانه هاي خود را از اصفهان برخواهند داشت، و در شهرهاي ديگر ايران هم همين طور خواهد شد. اين فقره اسباب خرابي مملكت است (نجفي، 1384، ص63-64).
بر همين اساس، انگليسي ها براي جلوگيري از خطر شركت، به حيله و نيرنگ متوسل شدند و سعي كردند با استفاده از اختلافات مسلمانان و اهل كتاب به اقدامات شركت لطمه زده، مانع موفقيت هاي آن شوند. اما اين طرح ظاهراً بسيار به موقع از جانب انديشمندان طرفدار شركت اسلاميه لو رفت و آنها از طريق اطلاع رساني به مردم، تا حدّ زيادي اين نقشه را خنثا كردند. از سوي ديگر، هوشياري اقليت مسيحي نيز نقشة انگليس را خنثا مي كند. در همين خصوص، خليفه پادري [يكي از القاب روحانيان مسيحي] پاسكال معلم روحاني ارامنه و مسيحيان اصفهان طي نامه اي به مدير روزنامة حبل المتين، كذب ادعاي انگليس را فاش ساخت:
از ديدن اين خبر خيلي متألم شدم… به طور يقين، عرض مي كنم كه از زماني كه شاه عباس صفوي ماها را به ايران كوچانيد، در ضمن اين مدت، كه تقريب سيصد سال است، هيچ زمان طايفة ما آسوده تر و راحت تر از زمان سلاطين قاجار نبوده ]است[. همچنين علماي اصفهان هميشه ما را محترم مي داشته و مي دارند و در كمال دقت، به امور راجعه به ما اقدام مي فرمايند. با اين لطف دولت و ملت، راضي نيستيم كسي اين تهمت بزرگ را به ما بزند. خواهش داريم اين مطلب را در روزنامه درج و ما را از بدنامي بيرون آورده، آسوده دارند (حبل المتين، 1317ق).
در مجموع، حركت جهادي حاج آقانورالله اصفهاني در عرصة اقتصادي، كه با همياري و حمايت ساير علما و اقشار مردم همراه شد، موجب گرديد برخي از مشكلات جدي كشور در عرصة اقتصادي با يك حركت جهادگونه حل شود و در عصري كه عصر امتيازات استعماري روس و انگليس در ايران بود، تا حدي از سلطة اقتصادي بيگانگان بر كشور جلوگيري نمايند. اميدواريم هريك از اقشار امروز جامعة ما نيز با چنين اقداماتي بتوانيم گامي مهم در جهت جهاد اقتصادي برداريم و امروز، كه در عرصه هاي گوناگون سياسي، جهان اسلام و جمهوري اسلامي ايران به موفقيت هاي روزافزون جهاني رسيده است، در اين عرصه نيز بتوانيم موفقيت هايي را كسب كنيم و كارآمدي نظام اسلامي و حكومت ديني را در عرصه هاي گوناگون به رخ جهانيان بكشيم.
صدور فتوا و اعلاميه در تحريم كالاي خارجي و ترويج كالاي داخلي
يكي از اقدامات علماي شيعه در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايرانيان و مسلمانان، صدور اعلاميه ها و فتاواي گوناگون مبني بر تحريم كالاهاي خارجي و حمايت از كالاهاي داخلي و ترويج فرهنگ استفاده از پارچه، لباس، كاغذ و انواع كالاها و صنايع داخلي و ايراني است. علت صدور اين فتاوا و اعلاميه ها آگاهي علماي شيعه از پيامدهاي منفي ورود بي روية كالاهاي خارجي به كشور بوده است. مرحوم آيت الله سيدمحمدكاظم طباطبائي، معروف به صاحب عروه، از علماي بزرگ شيعه در پاسخ به سؤالي در همين زمينه مي نويسند:
آنچه نوشته بوديد، از ترتب مفاسد بر حمل اجناس از بلاد كفر به محروسة ايران - صانها الله تعالي عن حوادث الزمان - صواب، و هميشه ملتفت به آنها و اصناف آن، كه ماية خرابي دين و دنياي مسلمين است، بوده ام و از اقدام شما در تهية دفع آنها، كه بايد از محض غيرت دين و خيرخواهي مسلمين باشد، زياده مسرور شدم (آيت اللهي، 1363، ص174-177).
در اين بخش، به نمونه هايي از اين اعلاميه ها و فتاوا اشاره مي شود. تحريم كالاي خارجي و ترويج كالاهاي داخلي بنا به علل گوناگون و براي رسيدن به اهداف متفاوتي صورت مي گرفت كه مستند به متون اين فتاوا و اعلاميه ها علل و اهداف اين اقدامات بيان مي شود:
علل تحريم كالاي خارجي و ترويج كالاي داخلي
الف. حفظ و افزايش ثروت ملي و سرمايه اسلامي ـ ايراني: يكي از اهداف تحريم كالاي خارجي و ترويج كالاهاي داخلي حفظ ثروت ملي و جلوگيري از خروج سرمايه و پول مسلمانان به سرزمين كفر بوده است. آيت الله آخوند خراساني و آيت الله ملاعبدالله مازندراني، از مراجع بزرگ نجف، كه فتاواي آنها به تعبير كسروي، مهم ترين عامل حضور مردم و سرداراني همچون ستارخان و باقرخان در نهضت مشروطيت بوده، در سال 1329ق در اعلاميه اي كه عليه استفاده از كالاهاي خارجي داده اند، هدف از اين اقدام را جلوگيري از خروج ثروت مملكت و منابع داخلي بيان كرده اند:
… عموم غيرتمندان اسلام و پيروان حضرت خاتم النبيين ـ صلي الله عليه و آله الطاهرين ـ البته اين معني را تا به حال فهميدند و به رأي العين مي بينند كه استعمال امتعة خارجه در بلاد اسلاميه، تا به حال به چه درجه موجب ذهاب ثروت مملكت و نسخ منابع داخله و فقر و فلاكت ملت و تسلط كفار بر مسلمين داخله و فقر و فلاكت ملت و تسلط كفار بر مسلمين شده (نجفي، 1391، ص 81).
مرحوم شيخ محمداسماعيل محلاتي، از علماي نجف در دورة مشروطه، نيز در اعلاميه اي كه در تحريم كالاهاي خارجي صادر كرد، به اين نكته اشاره نمود كه استفاده از كالاهاي خارجي از دو جهت موجب كاهش ثروت ملي خواهد شد.
وجه اول اين است كه مصرف كالاي خارجي موجب مي شود ثروت و مال ايرانيان و مسلمين به جيب اجانب برود و لذا، براي احتراز از اين مسئله، بايد از مصرف اين كالاها پرهيز كرد:
پر واضح است كه امتعه و اقمشه، كه از طرف اجنبي بر ما وارد مي شود، آنچه مخارج برده از گمرك و كراية جهاز و … سركش قيمت آن امتعه نموده، از ما مي گيرند. پس در حقيقت، همة آن مصارف از جيب ما داده مي شود و همة آن ادارات به اندازة خود، به پول ما دوران مي يابد [اداره مي شود] … در حقيقت، تجارت اروپاييان با ما ايرانيان وسيله اي است براي آنكه اموالي از ما استنقاد شود [دريافت شود] و از چنگال ما بيرون رود به مصرف تقويت دول و عمارت بلاد آنها برسد (رجبي، 1390، ص44).
وجه دوم اين است كه مصرف كالاي خارجي موجب تضعيف صنعت و توليد داخلي شده، از اين نظر، موجب كاهش ثروت ملي مي شود:
استعمال آنها [يعني: كالاي خارجي] و به همان اندازه، بلكه بالاتر، اعراضشان از اجناس و حِرَف وطنيه و ترك نمودن آن باعث مزيد رواج آنها و موجب مزيد اندراس [كهنه شدن] اينها [يعني: كالاي داخلي] گرديد و حِرَف و صنايع مملكتي كه سبب استجلاب وجوه نقديه بود، منسوخ شد و آن وجوه نقديه از ما منقطع شد، و آن قوافل [قافله ها] طلا و نقره كه هر ساله در خانه هاي ما وارد شده و منزل مي گزيد؟ به طرف ممالك اروپا رهسپار شد و خانه هاي فرنگيان را منزلگاه خود قرار داد و دست ما از آن اموال تهي و در مقابل جيب آنها پر شد (همان، ص442-443).
در اساسنامة شركت اسلامية اصفهان نيز ـ همان گونه كه قبلاً گذشت ـ يكي از اهداف تأسيس اين شركت جلوگيري از خروج ثروت داخلي به خارج از كشور ذكر شده بود. وقتي در سال 1305 اتحادية اصناف اصفهان قطع نامه اي با عنوان وطن در خطر است صادر نمودند و نسبت به مرگ اقتصادي ايران بر اثر ورود امتعة بي مصرف هشدار داد و تصميم گرفتن من بعد، حتي المقدوراز امتعة اجانب احتراز كرده و به توليدات داخلي قناعت نمايند، حاج آقا نورالله اصفهاني نيز با صدور اعلاميه اي با عنوان اسلام در خطر است، حركت اتحادية مزبور را اين گونه تأييد نمود:
اميدوارم اول كسي كه تأسي به آن هيئت محترمه نمايد اين جانب و هر كس بستگي به اين جانب داشته باشد، بوده باشند و رفته رفته امتعة داخله رواج و احتياجات از خارجه بالمره مقطوع و ثروت مملكت زياد و شوكت و اقتدار و عزت اسلام و مسلمين فوق العاده بشود و توازن صادرات و واردات ايران كاملاً بشود (بصيرت منش، 1378، ص292-293).
ايشان همچنين در رسالة مقيم و مسافر كه در عصر مشروطيت نوشت و به نقد حاكميت استبدادي و آثار سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي آن پرداخت، يكي از آثار اقتصادي حكومت استبدادي را، كه از لحاظ اقتصادي وابستگي به خارج است، اعطاي امتيازات به بيگانگان و خروج ثروت و پول از كشور ذكر كرد:
اگر اندك تأملي بشود همين اعمالي كه اسمش تجارت و //صناعت گذارده ايم اسباب فقر و فاقة دولت ما شده؛ چرا كه تجار ما در واقع، مزدور اجانب مي باشند به اجرت بسيار مختصري. به علت اينكه در سال، چندين هزار تومانِ ما را از طلا و نقره حمل به خارج مي نمايند و اجانب همين پول ها را اسباب محموله تجارت مي نمايند و سالي كُرورها(يك كرور معادل نيم ميليون است) از مملكت ما جلب مي نمايند (نجفي، 1384، ص390).
ايشان راه مقابله با اين اقدام را ايجاد امنيت اقتصادي براي سرمايه گذاري داخلي و تأسيس كارخانجات در داخل كشور و تقويت كشاورزي به شيوه علمي، به منظور بازگشت ثروت كشور به داخل مي دانند:
بايد اسباب كسب و تجارت داخله را فراهم آورد كه از اول صادرات مملكت به قدر واردات باشد كه اين قدر پول از ايران خارج نشود. … و بالمره سرماية تجارت از دست نرود… بايد به رعايا اطمينان داد كه پول هاي خودشان را به كار بيندازند و اشخاص كه در خارج رفته اند تجارت و صناعت مي نمايند به مهماني و امنيت تامه به مملكت وارد كرد و آنها را تشويق كرد تا فوايد تجارت و مناعت آنها عايد مملكت شود. نروند پول هاي خودشان را در بانك هاي خارجه از قرار صد، پنج بگذارند و در داخله پول نابود شود (همان، ص 368 و 369)… اگر كارخانة ريسمان و نساجي داشتيم… قهراً رفع حاجت و مزيد ثروت و ترقي مملكت مي باشد و هم فلاحت [كشاورزي] كه در واقع، معدن معتبر ايران است… اسباب هزارگونه ثروت بود (همان، ص 391).
آيت الله سيدعبدالحسين لاري، از شاگردان ميرزاي شيرازي و عالم برجستة منطقة فارس و لارستان، كه در اواخر دورة قاجاريه اقدام به تشكيل حكومت محلي در اين منطقه نمود، در پاسخ به سؤالي مبني بر حكم استفاده از كالاهاي خارجي، حرمت استفاده از اين كالاها را به خروج ثروت ممالك اسلامي به ممالك بيگانه و كمك به كفار مستند ساخت:
امروز آنچه پول از بلاد اسلاميه به بلاد خارجي مي رود اعانت [كمك] به اعداء دين و استعداد [آمادگي] كفار است براي ريختن خون اسلام و مسلمين. [پس] حرام است استعمال آنها سياسۀً و ديانۀً حفظاً للاسلام و المسلمين مگر در صورت اضطراب و عدم وجود اشياء وطني اسلامي… (آيت اللهي، 1363، ص173ـ174).