نقش علماي شيعه در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايراني2
ب. حمايت از توليد و صنايع داخلي و استقلال اقتصادي: يكي از اهداف اصلي تحريم كالاهاي خارجي توسط علماي شيعه حمايت و تقويت توليدات و صنايع و حرفه هاي داخلي كشور و رونق كارخانجات و جلوگيري از تعطيلي كارگاه ها و كارخانه ها و آبادي و عمران كشور بود. آيت الله شيخ محمداسماعيل محلاتي، از علماي نجف اشرف، كه در زمينة انديشه و نظرية سياسي داراي نظريات جالب توجه و مهمي است، در اعلاميه اي كه در ابتداي مشروطيت منتشر شد، به بحث رواج كالاهاي خارجي و تأثير آن بر زوال اقتصاد و توليدات داخلي اشاره كرده، مي نويسد:
بدين واسطه [رواج كالاهاي خارجي]، حِرَف و صنايع ايرانيه رو به انحطاط و اندراس گذاشت و فقر و پريشاني ما بين صاحبان آن حِرَف و اجزاء و حواشي آنها بالا گرفت. چه خانواده ها كه برچيده و چه كارخانه ها كه بسته شد… آيا ديگر سزاوار نيست كه از خواب غفلت بيدار شويم و اموال خود را مصرف در آبادي مملكت و قوت مذهب و ملت خود نماييم و چشم از زخرفه [تزيينات] و صورت سازي امتعة خارجه بپوشيم و به اجناس وطنية اسلاميه خود – حتي المقدور - اكتفا كنيم و حِرَف و صنايع خود را تدريجاً توسعه و ترقي دهيم و ذلت مسلمين را، كه از حد گذشته، به عزت مبدل نماييم و ممالك اسلاميه، كه موطن شريعت حق الهيه است، معمور و آباد كنيم (رجبي، 1390، ص344-345).
ايشان همچنين معتقدند: مسئولان حكومتي، اعم از شخص شاه و درباريان و اطرافيان و همچنين نمايندگان ملت در مجلس شورا و علماي ديني و طلاب حوزه هاي علميه نيز وظيفه دارند با استفاده از كالاهاي داخلي و اقدامات ديگر، براي حمايت از اين موضوع و تبليغ كالاهاي داخلي و ترويج فرهنگ مصرف كالاهاي داخلي، تلاش نمايند:
شخص سلطنت كه بايست خيرخواه رعيت و دل سوز نوع [مردم] باشد …، وكلاء ملت كه بايست عقول منتخبة مملكت بوده باشند و صلاح و رشاد نوع را در كلية امور ارائه دهند… چه قدر در حق آنها خوشايند و زيباست و در انظار همه نيكو و مستحسن است كه اولاً قامت خود را به البسة اسلاميه مُخَلَّع نمايند [لباس اسلامي بپوشند]، پس از آن در مقام تقنين قوانيني كه از مُعِدّات [كمك كننده] اين امر است، برآيند (همان).
ايشان معتقدند: اگر مسئولين و بزرگان مملكت اين گونه عمل كنند ساير اعيان و اكابر از آنها پيروي نمايند، و اگر عموم علماي مملكت و قاطبة حواشي و اجزاء علوم دينيه كه قائد ملتند و چشم نوع مردم به افعال آنهاست… در مقام خلع و لبس برآيند، ملابس اجنبيه را قدر امكان بريزند و از آنها تجنّب كنند و البسة وطنيه را استفاده كنند، كارخانجات لازمه در بلاد اسلاميه به اسرع وقتي داير و جاري خواهد شد (همان).
آيت الله سيدمحمدكاظم يزدي، از مراجع تقليد شيعه در عصر مشروطيت، در نامه اي، كه ظاهراً به يكي از تجار نوشته، نسبت به نفوذ خارجي ها در صنعت و اقتصاد و ضعف توليد در ميان مسلمانان و روي آوردن به دلالي و واسطه گري در معاملات به جاي توليد، ابراز نگراني كرده و مسلمانان را به كار و توليد براي رسيدن به استقلال اقتصادي تشويق نموده است:
در اين زمان، كه خارجه به انواع حِيَل، رشتة كسب و صنايع و تجارت – كه ماية عزت و منشأ ثروت است ـ از دست مسلمين ربوده و منحصر به خود نموده و مثل خون در مجاري عروق ايشان راسخ و نافذ شده و شغل اهل اسلام به تدريج، منحصر به دلالي و بيع و شراء اجناس خارجه شده …، مناسب است مسلمين از خواب غفلت بيدار شوند و به تدريج، رفع احتياجات خود را از خارجه بنمايند و به تأييدات ربانيه، از ذلّ فقر و احتياج و سؤال و تحمل عملگي كفار و تشتت در بلاد كفر برهند… (ابوالحسني، 1386).
ايشان در ادامه، مؤمنان را ـ حتي الامكان ـ به استفاده از لباس ها و كالاهاي اسلامي و داخلي توصيه مي كنند:
اميدوارم اخوان مؤمنين اقتدا و تأسي به رؤساي ملت نموده، بر حسب غيرت اسلاميت – مهما امكن [هر قدر ممكن است] – اقتصار به همان ملبوسات اسلامي نمايند، بلكه درتمام اثاث البيت خود، تا ممكن است، اكتفا به مصنوعات اسلامي نموده و در ملبس و مطعم و مسلك خود، از شباهت به كفار بپرهيزند (همان، ص162).
آيت الله آقانجفي اصفهاني در نامه اي، كه به روزنامة حبل المتين براي تشكر از مقالات اين روزنامه در تأييد و حمايت از شركت اسلاميه اصفهان نوشت، بر بحث ضرورت توسعة صنايع داخلي تأكيد ورزيد:
رجاء دارم كه به حسن اهتمام علماء اعلام و توجه اسلاميان، موجبات رواج صنايع و امتعه اسلاميه زياده بر اين، يوماً فيوماً در ترقي و شيوع بشود … بايد سعي و اهتمام در تكميل صنايع و امتعة اسلاميه و ترغيب مسلمانان در استعمال نمود (حبل المتين، ش19، ص17).
آيت الله شيخ محمدعلي شاه آبادي در كتاب شذرات المعارف، به ترويج عقايد باطل و اخلاق رذيله و رفتارهاي ناشايست در مملكت اسلامي اشاره مي كند و معتقد است: بسياري از متدينان صرفاً اظهار تأسف از وقايع مذكور اكتفا مي نمايند و دنبال علاج درد و راه حل نيستند. ايشان يكي از راه هاي مناسب براي اعتلاي ديني در جامعه را حمايت از شركت ها، صنايع و زراعت داخلي مي داند: ايجاد شركت از روي قواعد علميه، براي تجارت مشروعه و صناعت و زراعت و ترويج البسه و اقمشه مصنوعه اسلامي و مملكتي (شاه آبادي، 1360، ص 8).
تأكيد بر استفاده از كالاهاي داخلي به جاي كالاهاي خارجي، در فتاواي علما مكرر آمده است. در روزنامة حبل المتين مطلبي با عنوان قابل توجه اسلام خواهان و وطن شناسان ايران منتشر شده كه استفتائات مردم از علما مبني بر حكم استفاده از كالاهاي خارجي در صورت امكان و استفاده از كالاهاي ايراني و پاسخ علما به اين سؤالات را مطرح كرده است. در متن پاسخ هاي علما، بر استفاده از كالاهاي داخلي ساخت كشورهاي اسلامي تأكيد شده است. در يكي از اين پاسخ ها آمده است: طريقة نجات، استعمال مصنوعات بلاد مسلمين است.
در پاسخ ديگري آمده است: مقتضي فطرت اسلام آن است كه رغبت اهالي در امتعة مسلمين و ترويج امتعۀ آنها باشد، نه كفار (نجفي، 1391، ص140).
در ادبيات بيانيه ها و اعلاميه هاي علما، بحث استقلال اقتصادي و رفع نياز به بيگانه نيز از جمله مطالب مهم و پررنگ است كه هم در تحريم كالاهاي خارجي و هم در ترويج كالاهاي داخلي محل استناد علما قرار گرفته است. آيت الله ميرزا فتح الله شريعت اصفهاني در تأييد فعاليت هاي اقتصادي داخلي، مثل شركت اسلامية اصفهان، به قبح وابستگي به بيگانه و استفاده از متاع خارجي با اين عبارت ادبي اشاره مي كند: نان خود بر سفرة مردم خوردن، به نعمت خويش منت از ديگري بردن و خانة همسايه سوختن و چراغ اجانب افروختن و جامة خويش دريدن و كلاه بيگانه دوختن نه كار عقلاء است (نجفي، 1384، ص47).
آيت الله صدر اصفهاني نيز در واكنش به تأسيس شركت اسلاميه اصفهان و توليد منسوجات داخلي، يكي از مهم ترين آثار اين حركت را، كه نسبت به تحقق آن ابراز اميدواري مي كند، رفع احتياج و وابستگي به بيگانه است: رجاء واثق … مسلمانان در گرفتاري به كفار، كه آني زندگاني به غير مطاع كفر نتوانند و ممالك محروسة اسلام از احتياج به كفرستان مستغني گردد… (ثريا، 1317ق، ش13).
آيت الله حاج ميرزا خليل تهراني نيز شبيه همين اميد و آرزو را دارند: اميدوارم قسمي شود كه اهل ايران به هيچ وجه من الوجوده، محتاج به آوردن و طلبيدن اجناس خارجه نشوند (حبل المتين، ش19، ص 15).
آيت الله مامقاني نيز در واكنش به تأسيس اين شركت و توليد لباس هاي داخلي و اسلامي، از اينكه اين كار موجب استقلال از بيگانه و رفع احتياج به اقتصاد آنها مي شود، ابراز خرسندي مي كند:
بحمدالله تعالي، فراهم شدن اسباب تداول [رواج] منسوجات اسلاميه و سد ابواب حوائج مسلمين از ممالك، از نِعَم عظيمة اين عصر با بركت است. چه قدر شايسته است كه عموم مسلمين با كمال شوق و اتحاد كلمه، در رواج آن هجر منسوجات ممالك خارجه، كه سبب اختلال امور كافة مسلمين شده، جد و جهد نموده، اسلام را رونقي تازه داده و با اتفاق كلمه، اسلامية مسلمين را آسوده نمايند (ثريا، 1317ق، ش 13).
ج. تضعيف نفوذ نظامي دشمن و حفظ عزت و استقلال سياسي: آقانجفي اصفهاني در اواسط مشروطة اول، اعلامية مهمي منتشر و در هشت بند، وظايف سياسي ـ اجتماعي مردم را مشخص كرد. مادة چهارم اين اعلاميه، دربارة ترويج لباس هاي اسلامي و كالاهاي ايراني است. در اين بند چنين آمده است:
… چهارم آنكه چون اجانب چند سال است به ترتيب معامله به بلاد محروسة مسلمين پيدا نموده اند و البسه و امتعة خود را رواج دادند، حالا راجح و صلاح آن است كه مسلمانان به قدر امكان، سعي در ترويج و معاملات در ملبوسات اسلاميه و امتعة ايرانيه نموده باشند كه ـ مهما امكن ـ حاجت مسلمين به ملبوسات و اموال خارجي كم شود. و اين مطلب تدريجي الحصول است. بايد هر كس بر حسب وسع، در امانت خودش، در اين ترتيبات حسنه، جدّ و جهد نمايند (نجفي، 1390، ص186).
درگيري ها و ناامني هاي به وجودآمده در جريان نهضت مشروطيت، موجب شد روس و انگليس در سال هاي 1327 -1330 بخش هايي از مناطق شمال و جنوب را به بهانة ايجاد امنيت براي اتباع و تجارت خود، عملاً تحت اشغال درآوردند. در اين ميان، تجاوزگري روس جلوة بيشتري پيدا كرد و در جريان تهديد معروف روس در اواخر سال 1329 به اوج خود رسيد. علماي شيعه ضمن اهتمام به مقابله با اشغال كشور، اقدامات متعددي انجام دادند. يكي از اين اقدامات، صدور اعلاميه توسط تعدادي از علماي اصفهان به همراه برخي از تجار، در اوايل سال 1329 بود. آنها در اين اعلاميه، با تأكيد بر حفظ مصالح اسلام و مسلمانان، برخود فرض ذمّي دانستند كه از معامله با شعبة بانك روس و نيز استفاده از برخي كالاهاي رايج روسي مثل قند و شكر و چاي پرهيز نموده، مسلمانان را نيز به همراهي در اين كار دعوت نمايند. مردم از اين دعوت استقبال كردند و موجب فشار روس ها به آقانجفي براي رفع اين حكم گرديد (زاينده رود، 1329ق، ش10).
بنابه نقل روزنامة زاينده رود در مورد پيامدها و اثرات مثبت اعلامية مذكور و استقبال مردم از آن، تجار اصفهان به خاطر اعتقادات و احساسات اسلامي و مذهبي خود، اولين افرادي بودند كه از اين حكم اطاعت نمودند. آنها به طور يكپارچه، به افراد طرف معاملة خود تلگراف زدند كه از اين تاريخ به بعد، كالاهاي روسي را نه به طور امانت و نه به طور خالصه براي آنها خريداري و حمل نكنند. همچنين اهالي اصفهان هر روز در صدد افزايش اين حركت دفاعي اقتصادي بودند كه موجب انزواي بيگانگان مي شد. اين روزنامه اظهار داشت: اين آخرين امتحان ايرانيان است كه بايد در اين مرحله، كمال لياقت و استعداد خويش را به جهانيان اثبات كنند. ملت ايران به اقتضاي ديانت خود، يا بايد با سيادت و عزت زندگي كند، يا به سعادت و شهادت بميرد. ملت ايران به دليل هوشياري فطري و تعليمات مذهبي، ملتي نيست كه تن به اسارت دهد و تسليم خواهش اجانب گردد (همان، ش 25، ص 2). استقبال و تبعيت مردم براي روس ها مشكلاتي جدي فراهم كرد. بر همين اساس آنها در پي فشار به آقانجفي براي رفع حكم برآمدند. در تلگرافي كه از نظميه صادر شده آمده است:
به حضرت آيت الله آقانجفي عرض كرده اند كه قنسول مي گويد: اگر شما امتعة روس را حرام نموده ايد، چه علت دارد؟ اگر انجمن ولايتي اين حكم را كرده، مؤاخذه خواهيم نمود. حضرت آيت الله جواب داده اند: مِنْ بَعْد، امتعة روس را استمعال نخواهيم كرد. مسلمين هم به وظيفة خود عمل خواهند كرد. آسوده باشيد (شريف كاشاني، 1362، ص697).
در اعلاميه اي كه علماي شيراز پس از اشغال سرزمين ايران توسط قواي روس و انگليس به اصفهان مخابره كردند، به تحريم كالاهاي خارجي و قطع روابط با بيگانه با هدف حفظ استقلال سياسي كشور، اين گونه اشاره كرده اند:
… علما و تجار و اعيان فارس اجتماع نموده و براي حفظ استقلال اسلاميت و مليت و دفاع از تهاجمات خانمان ويران كن دولتين متجاوزتين، تحريم امتعه و قطع روابط ملي را يگانه علاج قوميت ديدند… اميدواريم آن آقايان نيز اضمحلال ديانت و قوميت ايرانيان را در نظر گرفته، هرچه زودتر به تحريم امتعة دولتين اقدام فرمايند، و از اولياي امور مركزي نيز درخواست مي شود كه كمال مراقبت را در فيصلة امر با دولتين نمايند كه ذره اي از لوازم حفظ استقلال داخلي و خارجي ايران فروگذاري نشود… (نجفي، 1391، ص88-89).
مرحوم آخوند خراساني نيز در جواب نامة تهديدآميز روس ها، كه از تحريم كالاهاي روسي شكايت كرده بودند و ضمناً تهديد به واكنش متقابل نموده بودند، يكي از علل اصلي اين تحريم را ناديده گرفتن مناسبات حسن همجواري و بين المللي و تهديد استقلال سياسي ايران توسط روس ها بيان نمود:
كارگزاران دولت بهية روس نسبت به ايران به هيچ وجه، نواميس وداديه [روابط دوستانه] و مناسبات جواريه [همجواري و همسايگي] را لازم الرعايه و حقوق بين المللي را محترم نمي دارند… ابقاء قشون روسيه در ايران… اسباب تزلزل كلي و منافي استقلال مملكت بوده و هست… در چنين صورت، بر هر فرد ايراني و بلكه بر هر مسلماني، خصوصاً مقام روحانيت اسلاميه، كه حفظ ثغور و استقلال ممالك اسلاميه را ذمه دار است [بر عهده دارد] فرضية حتميه خواهد بود كه در مقام دفاع از حقوق مسلمين و حفظ حوزة اسلاميه بر حسب مناسبات و مقتضيات از هر اقدامي فروگذاري نكند (همان، ص100-101).
حفظ عزت مسلمانان و مملكت اسلامي نيز از جمله اسباب موردنظر علما در اين گونه اقدامات بوده است. آيت الله شربياني در تأييد تأسيس شركت اسلامية اصفهان به عنوان يك امر مطلوب، مي نويسد: امري كه مصالح دينيه و دنيويه و رفاهت حال عموم مسلمين و آبادي ممالك محروسة ايران و زيادتي آبروي ملت اسلاميه و ترقي دولت قاهره عليه در آن باشد، بهتر از اين شركت نافعه اسلاميه به نظر نمي آيد (ثريا، 1317ق، ش13).
د. رشد معنوي و اخلاقي جامعه و حفظ استقلال فرهنگي: علماي شيعه در اين گونه اقدامات اقتصادي خود، صرفاً به منافع و مصالح سياسي و اقتصادي نظر نداشتند، بلكه مصالح فرهنگي و مذهبي را نيز مد نظر داشتند و يكي از آثار نفوذ اقتصادي و گسترش مصرف كالاهاي خارجي را نفوذ فرهنگي و مذهبي دشمن مي دانستند و تحريم اين كالاها را با هدف ممانعت از نفوذ فرهنگي دشمن انجام مي دادند. به تعبير ديگر، حفظ سرمايه هاي مذهبي و فرهنگي نيز از اهداف اين اقدامات بود. آيت الله آخوند خراساني و آيت الله مازندراني در اعلاميه اي كه در مقابله با استفاده از كالاهاي روسي صادر كردند، پس از اشاره به ضررهاي اقتصادي ناشي از مصرف كالاهاي خارجي ـ كه در بخش قبل به آن اشاره شد ـ به آثار فرهنگي آن اشاره دارند:
استعمال امتعة خارجه در بلاد اسلاميه… حالاً به ذهاب بيضه اسلام [از بين رفتن اصل اسلام] و زوال اسلاميت مملكت هم - العياذ بالله تعالي - نوبت رسيده. بقاء سالدات [نيروي نظامي] روس به بهانة حفظ تجارت روسيه در ايران، تدريجاً به كنيسه شدن مساجد و تبديل اذان به ناقوس و پامال شدن روضة منورة حضرت ثامن الائمه - صلوات الله عليهم - خداي نخواسته، مؤدّي خواهد بود (نجفي، 1391، ص83).
همچنين يكي از علل و اهداف پرهيز از كالاهاي خارجي و ترويج و استفاده از كالاهاي داخلي توجه به آثار معنوي و اخلاقي و روحي اين كار است. در بيانات علماي بزرگ، به نمونه هايي از آثار بد استفاده از كالاهاي خارجي و آثار مطلوب استفاده از مصنوعات داخلي اشاره شده و ترويج كالاهاي داخلي را به سبب آثار مثبت معنوي و اخلاقي آن تمجيد و تعريف كرده اند. مرحوم ميرزا حسين نوري در نامه اي كه به حاج آقا نورالله اصفهاني در تمجيد از تأسيس شركت اسلامية اصفهان نوشت، به فوايد اين كار اشاره كرد و يكي از فوايد اين كار را رفع احتياج به بيگانگان دانست كه موجب مي شود مراوده و اختلاط و معاشرت با كفار كمتر شود و اين خود بر روح و روان افراد و دين داري آنها تأثير مي گذارد؛ زيرا معاشرت و مراوده با كفار و مشابهت به آنها موجب رسوخ محبت آنها در دل مسلمانان خواهد شد. بر همين اساس مي نويسد:
با چنين قلب ويران و هيأت عدوي ايمان، براي حضور در محضر قدس حضرت الهي و اظهار عبوديت و احتياج، و استدعاي انجام حوائج محلي و به جهت اجابت و دعا و دفع مكاره و بلا، جاي اميدي نخواهد ماند… نوع مسلمان ها سال هاست اثر اجابت در دعاي خود نمي بينند… ندانستند كه اول شروط اجابت، پاكيزگي مطعوم و ملبوس است و هرچه در آنها مداقه كنند اثرش را در آنجا مشاهده نمايند (نجفي، 1384، ص52).
اين عالم بزرگوار بر اساس متون ديني، اولين شرط استجابت دعا را پاكيزگي و طهارت لباس و غذاي انسان مي داند و تأكيد مي كند كه منظور از پاكيزگي، صرفاً پاكيزگي ظاهري نيست، و پاكيزگي مورد نظر در كالاهاي توليدشده توسط بيگانگان و كفار وجود ندارد؛ زيرا:
با دست خبيث آلوده به اقسام معاصي و ملوّث به انواع قذارات [نجاسات] و زبان پليدي مثل آن، توقع پاكيزگي از ملبوس بافتة او داشتن، عين سفاهت، و به مجرد طهارت و حليت ظاهر قناعت كردن، تمام خسارت است (همان، ص 53).
آيت الله حاج ميرزا خليل تهراني نيز در نامه اي كه خطاب به حاج آقا نورالله اصفهاني نوشت، به همين اثر معنوي و اخلاقي اين گونه اشاره كرده است: اميدوارم… اين مأكول [خوردني] و ملبوس پاك و طاهر سبب اجابت دعوات و عوارف و قبولي طاعات شود؛ لامحاله اثر قهري دارد (حبل المتين، ش19، ص15).
2. تعهد عملي علما به مصرف كالاي ايراني و قناعت و ساده زيستي
يكي از اين نمونه اقدامات، صدور اعلاميه اي توسط تعدادي از علماست كه تعهد خود به استفاده از اجناس داخلي و پرهيز از كالاهاي خارجي و قناعت و ساده زيستي را به اطلاع مردم رساندند. جالب آن است كه در اين اعلاميه، آنها تعهدات خود را بيان كردند؛ نه اينكه از مردم امري را بخواهند. در حقيقت، از خود شروع كردند به مصداق عيني حديث امام صادق كه فرمود: كونوا دعاة الناس بغير السنتكم؛ مردم را به غير از زبان خود (و با عمل خود، به كار خير) دعوت كنيد. در اين اعلاميه آمده است:
اولاً، قبالجات و احكام شرعيه از شنبه به بعد، روي كاغذ ايراني بدون آهار نوشته شود. اگر بر كاغذهاي ديگر نويسند، مهر ننموده… قباله و حكمي هم كه روي كاغذ ديگر نوشته بياورند و تاريخ آن بعد از اين قرارداد باشد، امضا نمي نماييم.
ثانياً، كفن اموات اگر غير از كرباس و پارچة اردستاني يا پارچة ديگر غير ايراني باشد، متعهد شده ايم بر آن ميت، ماها نماز نخوانيم.
ثالثاً، ملبوس مردانة جديد، كه از اين تاريخ به بعد، دوخته و پوشيده مي شود، قرار داديم ـ مهما امكن ـ هرچه بدلي در ايران يافت مي شود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماييم و منسوخ غيرايراني را نپوشيم… تابعين ماها نيز كذلك، و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد.
رابعاً، مهماني ها بعد ذلك ـ ولو اعياني باشد ـ چه عامه، چه خاصه، بايد مختصر باشد: يك پلو و يك چلو و خورش و يك افشره. اگر زايد بر اين تكلف، احدي ما را به محضر خود وعده نگيرد. خودمان نيز به همين روش مهماني مي نماييم.
خامساً، وافوري اهل وافور را احترام نمي كنيم و به منزل او نمي رويم؛ زيرا … ضرر مالي و جاني و عمري و نسلي و ديني و عرضي و شغلي آن محسوس و سري است و خانواده ها و ممالك را به باد داده (حبل المتين، 1324ق).
چنان كه پيداست، در اين اعلاميه بر استفاده از كاغذ، لباس و پارچه هاي ايراني و همچنين بر ساده زيستي و برگزاري سادة مهماني ها تأكيد شده است. در آخر هم به عنوان يك مسئله مهم اجتماعي بر بحث مواد مخدر و لزوم پرهيز از آن به سبب ضررهاي جسمي، اجتماعي و خانوادگي آن، تأكيد شده است. ذيل اين اعلاميه، كه امضا و مهر آقايان است، نكاتي كه در تأييد اين مطالب نوشته اند نيز جالب است. حاج ميرزا مهدي جويباره اين قرارداد را موجب كمك به كسبه و ضعفاي جامعه دانسته و مخالفت با آن را توهين به شرع انور شمرده است. سايران نيز تأكيد كرده اند كه خودمان و خانواده و بستگانمان به اين قرارداد عمل خواهيم كرد.
اين نوع اقدامات علما موجب ترس و واهمة تجار و شركت هاي اروپايي شد؛ چنان كه كاردار سفارت انگليس، چارلز مالرينگ، به وزير امور خارجه، ميرزا حسن خان مشيرالدوله، دربارة مبارزات علماي اصفهان با سلطة بازار خارجي شكايت كرد و اين حركت را موجب خطر فاحش براي سرمايه هاي انگليسي دانست و دربارة مورد نتيجه اين كار نوشت:
نتيجة اين كار، اين است كه معامله گران كوچك بازار چون مي ترسند كه بعد از اين نتوانند امتعة اروپايي بفروشند، قروض خود را به تجارت خانه هاي بزرگ تر، كه به اعتبار آنها نيز از اين بابت خلل فاحش وارد آمده، نمي پردازند، و تجارت خانه [هاي] مزبور نيز از آن طرف نخواهد توانست كه از عهدة تعهدات خود به تجار خارجه، كه مال التجاره از خارجه مي آورند، برآيند؛ چون مبلغ زيادي سرماية انگليسي در اين كار است، و اگر اين كار غيرصحيح را بگذارند امتداد پيدا كند، به سرماية مزبور خطر فاحش وارد خواهد آمد (نجفي، 1390، ص187 و 188).
يكي ديگر از اسناد زنده و جاودانة در اين خصوص، آداب اخلاقي ثبت شده و مشهور آيت الله شهيد سيدحسن مدرس است كه در ادامة خط فقاهتي ميرزاي شيرازي قرار دارد و هرگز غير از منسوجات و پارچه هاي وطني نمي پوشيد (نجفي و حقاني، 1381، ص186). مرحوم حاج ميرزا حسين نجل حاج ميرزا خليل تهراني، كه يكي از مراجع سه گانة نجف در عصر مشروطيت بود و فتاواي ايشان همراه با آخوند خراساني و ملّاعبدالله مازندراني تأثير زيادي در پيشرفت نهضت مشروطيت داشت، پس از تأسيس شركت اسلامية اصفهان، ضمن تعريف و تمجيد از اين اقدام و تشكر از حاج آقا نورالله اصفهاني، خود نيز متعهد به استفاده از لباس هاي توليد داخل شد: اميدوارم قِسمي شود كه اهل ايران به هيچ وجه من الوجوه، محتاج به آوردن و طلبيدن اجناس خارجه نشوند… خود احقر هم قاصد و عازمم ـ حتي المقدور ـ به غير از اجناس معمولي ايران استعمال نمي نمايم (حبل المتين، ش19، ص15).
نتيجه گيري
عالمان شيعه به سبب جايگاه رفيع اجتماعي و سياسي خود در جامعة ايران و بر اساس مباني نظري ديني و اصولي مثل اصل نفي سبيل، اصل حرمت دوستي با كفار، اصل حرمت تشبه به كفار و بسياري از اصول ديني و فقهي ديگر، به حراست و حمايت از سرمايه هاي ملي اين كشور پرداختند. البته همواره نقطه اتكاي خارجي آنها در اين اقدامات، اصيل ترين سرماية اجتماعي ايران، يعني توده هاي مردم بوده است.
علماي شيعه با تشويق بازاريان به تأسيس شركت هاي اقتصادي اسلامي و ايراني و حمايت معنوي و عملي از توليدات داخلي و صدور اعلاميه و بيانيه مبني بر تحريم كالاهاي خارجي يا ترويج كالاهاي داخلي و تعهد عملي خود، به پرهيز از كالاي خارجي و استفاده از كالاهاي داخلي، نقش مؤثري در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية مالي ايراني داشته اند، به گونه اي كه صداي اعتراض بيگانگان مبني بر از بين رفتن منافع اقتصادي آنان همواره بلند بوده و اين علماي فهيم و با كياست همواره آماج خشم و نفرت بيگانگان بوده اند. توجه علماي شيعه به پيامدهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مصرف كالاي خارجي و منافع اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي مصرف كالاهاي داخلي، مثل تضعيف نفوذ نظامي دشمن، افزايش ثروت و سرماية ملي، ممانعت از خروج سرماية داخلي، ممانعت از خروج نيروي كار ايران، رشد معنويت و اخلاق و دينداري در جامعه، نيز جالب توجه است.
عالمان شيعه با بصيرت كامل سياسي و تعهد به وظايف ديني خود، ضمن شناخت برنامه ها و اقدامات دشمن، نسبت به همة مسائل جامعة اسلامي، حتي مسائل اقتصادي و سياسي حساس بوده و براي رشد و اعتلاي جامعه اقدامات لازم و مناسب هر مقطع انجام داده اند و همانند برخي متدينان متحجر، وظيفة خود را منحصر در تدريس و بيان اخلاق و معارف و صرف حضور در مسجد و مدرسه ندانسته اند و در جريان تمام اتفاقات سياسي ـ اجتماعي روز بوده و مواضع مناسب خود را نسبت به آن ابراز داشته اند. برخلاف عموم روشن فكران غرب گراي ايراني، كه عامل و جاده صاف كن حضور استعمار در ايران و اعطاي منابع ملي كشور به آنها بوده اند، عالمان شيعه عموماً مانع حضور و استيلاي استعمارگران و حافظ منابع و سرمايه هاي ملي كشور بوده اند.
منابع
آيت اللهي، سيدمحمدتقي(1363)، ولايت فقيه زيربناي فكري مشروطه مشروعه، تهران، اميركبير.
ابوالحسني(منذر)، علي(1386)، مروري بر انديشه و سيره سياسي صاحب عروه(تابستان1386)، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، ش 42، ص 133-204
بصيرت منش، حميد(1378)، علما و رژيم رضاشاه، چ دوم، تهران، عروج.
رجبي، محمدحسن(1390)، مكتوبات و بيانات سياسي و اجتماعي علماي شيعه دوره قاجار، تهران، نشر ني.
شريف كاشاني، محمدمهدي(1362)، واقعات اتفاقيه در روزگار، به كوشش: منصوره اتحاديه (نظام مافي) و سيروس سعدونديان، تهران، نشر تاريخ ايران.
نجفي، موسي و موسي حقاني(1381)، تاريخ تحولات سياسي ايران، چ 2، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
نجفي، موسي(1391)، انديشه تحريم و خودباوري، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، تهران.
ـــــ ، (1378)، انديشه سياسي و تاريخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهاني، چ دوم، تهران، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
ـــــ ، (1390)، حكم نافذ آقانجفي، با همكاري عليرضا جوادزاده، تهران، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
ـــــ ، (1384)، انديشه سياسي و تاريخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهاني، چ سوم، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
نجفي، موسي، 1390، حكم نافذ آقانجفي، با همكاري عليرضا جوادزاده، تهران، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
نجفي، موسي، 1378، انديشه سياسي و تاريخ نهضت حاج آقانورالله اصفهاني، چ دوم، تهران، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
مطبوعات
روزنامه انجمن مقدس ملي اصفهان، شوال المكرم سنه 1325 ق.
روزنامه ثريا، ش 47، 10 جمادي الاول 1317 قمري.
روزنامه حبل المتين، س 7، ش 24 و ش 29.
روزنامه زاينده رود، شمارة 10، ربيع الثاني1329.