خواص انواع گیاهان دارویی و فواید آنها برای سلامتی بدن
خواص انواع گیاهان دارویی و فواید آنها برای سلامتی بدن
خواص انواع گیاهان دارویی و فواید آنها برای سلامتی بدن
خواص انواع گیاهان دارویی و فواید آنها برای سلامتی بدن
چرا ما انسان ها احساس خوشبختی نمی کنیم؟
ما ترک سر ...
ما ترک سر بگفتیم تا دردسر نباشد
غیر از خیال جانان در جان و سر نباشد
سعدی
.
آموزش مدیریت هیجان به کودک در عصر کرونا
یکی از مهارت های اساسی که نقشی جدی در موفقیت در بسیاری از جنبه های زندگی دارد، کنترل و مدیریت هیجانات است. به همین خاطر بهتر است این مهارت در همان سنین پایین به کودک آموخته شود. در این مقاله شما را با روش های آموزش مدیریت هیجان، خصوصاً در این روزهای کرونایی، آشنا می کنیم. با ما همراه باشید.
مقدمه
در این روزهای کرونایی، بسیاری از والدین نمی دانند به کودکانی که هیجانات دشواری را تجربه می کنند، چگونه واکنش نشان دهند. بسیاری از کودکان در این روزها از تعامل با دوستان، معلمان و حتی خانواده، محروم شده اند و مانند قبل نمی توانند پدر بزرگ، مادربزرگ، دایی، عمه و … خود را ببینند. در این شرایط حتی گاهی اوقات باید ساعت ها منتظر توجه مادر بمانند تا کلاس آنلاینش تمام شود. این مقاله را نوشته ام تا به شرایط این روزهای بچه ها و نحوه کمک به آن ها نگاهی داشته باشم. قصد ما آموزش مدیریت هیجانات به کودکان است. باید باور کنیم که در این وضعیت، یکی از اساسی ترین کارها و وظایف والدین در قبال فرزندان، همین موارد است.
کودک از چه سنی هیجانات را تجربه می کند؟
خیلی پیش نبود که اعتقاد داشتیم کودک قبل از دو سالگی و پیش از اینکه توانایی حرف زدن داشته باشند، نه می توانید به خوبی فکر کند و نه احساس و هیجانی آنچنانی دارد. این باور که یک کودک 6 ماهه می تواند ترس و خشم و غم را تجربه کند، غیرقابل تصور بود. اما باید مدیون تحقیقات فراوانی باشیم که در 30 سال گذشته در مورد نوزادان انجام شده است و به برکت آن ها اکنون می دانیم که نوزادان و نوپایان، قادرند هیجانات و احساسات را عمیقاً تجربه کنند.
نوزادان در همان ماه های اول حیات خود، حتی زمانی که برای بیان خواسته شان نمی توانند از کلمات استفاده کنند، می توانند غم، شادی و انواع مختلف هیجان را تجربه کنند. از سویی تحقیقات نشان داده است که کودکان قادرند طیف وسیعی از هیجانات خود را کنترل کنند. این مهارت که خود تنظیمی نامیده شده، مهم ترین عامل موفقیت در مدرسه، کار و روبط بلند مدت بین فردی است.
در حالیکه امروزه بسیاری از خانواده ها نسبت به این واقعیات آگاهی دارند، اما بسیاری از آن ها در عمل، روشی متفاوت را در پیش می گیرند. در این شرایط کرونایی که کودکان هیجانات منفی زیادی از خود بروز می دهند، والدین ممکن است از کوره در بروند. از سویی پدر و مادرها فکر می کنند این هیجانات برای بچه هایشان مضر بوده و باید به هر ترتیبی که شده، آن ها را از بین ببرند. آن ها معمولاً این برداشت اشتباه را در ذهن دارند که یک کودک شاد کودکی است که در تمام ساعات شبانه روز شاد باشد!
شادی عمیق و مستمر با مدیریت هیجان
در واقع آنچه از کودکان ما انسان هایی شاد می سازد این است که بیاموزند طیف وسیعی از هیجانات خود را پذیرفته و آن ها را مدیریت کنند. بچه ها باید بتوانند با موفقیت از فراز و نشیب های زندگی عبور کنند و به واسطه چالش هایی که در زندگی با آن ها مواجه می شوند، رشد کنند.
بنابراین، اولین و مهم ترین قدم برای این است که به کودک خود بیاموزید تا احساسات و هیجانات خود را به خوبی بشناسند و بتوانند آن ها را پذیرفته و البته به بهترین شکل ممکن، مدیریت کنند. یادتان باشد احساس و هیجان، درست و غلط ندارد. غم و شادی، خشم و عشق می توانند با هم وجود داشته باشند و همه آن ها مجموعه ای از هیجانات هستند که انسان را انسان می کنند و به زندگی ما ارزش می دهند. بنابراین نباید از هیجانات ترسید، بلکه باید به آن ها خوش آمد گفت!
چگونه شناخت و مدریت هیجانات را به کودک بیاموزیم؟
از همان نخستین ماه های زندگی نوزادان، به نشانه های هیجانی آن ها دقت کنید. به صداها، حالات چهره، حرکات بدن و واکنش های آن ها به محرک های مختلف، دقت کنید. به عنوان مثال وقتی نوزاد کوچولوی شما با شنیدن صدای بلند ناشی از بازی کردن با یک اسباب بازی پر سر و صدا، اذیت می شود می توانید اینچنین واکنش نشان دهید: “اوه اوه، به نظرم این اسباب بازی برای تو مناسب نیست. بیا این اسباب بازی رو کنار بزاریم و یه اسباب دیگه برداریم.” (حتی اگر نوزاد معنای حرف شما را نمی فهمد، اما تن صدای آرام و همدلانه و اقدامات شما را درک خواهد کرد.)
هیچ هیجانی مشکل ساز نیست
هرگز از هیجانات و و احساسات نترسید. هیجانات مسأله و مشکل نیستند. بلکه این عکس العمل ما به هیجانات است که می تواند مشکل ساز شود. بنابراین نباید از ناراحتی کودک ناراحت شوید. وقتی او احساسات و هیجانات دشوار را بروز می دهد، با آرامش و آغوشی باز به آن ها گوش دهید. هرگز وسوسه نشوید که هیجانات را از بین ببرید.
مثلاً فرض کنید یک پسر بچه 4 ساله به شدت نگران است و می گوید ویروس کرونا وارد خانه شده و می خواهد همه را مریض کند. واکنش معمول یک مادر این است که به سرعت واکنش نشان داده و به فرزندش اطمینان دهد که این اتفاق هرگز نخواهد افتاد و نگرانی اش بی مورد است. اما شک نکنید که بچه بر موضعش پافشاری خواهد کرد. اما وقتی مادر به او بگوید که ترسش را می فهمد و در حال حاضر بسیاری از افراد جامعه چنین نگرانی و احساسی دارند، این نگرانی طبیعی است اما در هر حال ما مراقبیم، شک نکنید که کودک آرام خواهد شد. چرا که در این روش برای احساس و هیجان او ارزش قائل شده ایم، به توضیحاتش گوش داده ایم و به او اطمینان داده ایم که هم احساس و هیجانش طبیعی است و هم ما مراقبیم.
به هیجانات کودک برچسب بزنید
برای کمک به کودک بهتر است به هیجانات او برچسب زده و روش کنار آمدن با آن ها را به او بیاموزید. هیجاناتی مانند خشم، غم، محرومیت و ناامیدی می توانند برای بچه ها بسیار دشوار باشند. نام گذاری این هیجانات در گام اول به کودک کمک می کند تا هیجانات خود را بهتر بشناسد و از سویی به او اطمینان می دهد که این هیجانات را شما می شناسید و کاملاً عادی و معمول هستند. از سویی باید اینچنین وانمود کنید که برای شنیدن احساسات و هیجانات او مشتاقید.
هیجانات کودک را ناچیز نشمرید
از کوچک شمردن احساسات کودک به شدت پرهیز کنید. متأسفانه این نوع برخورد با احساسات و هیجانات به ظاهر منفی کودک بسیار رایج است. هدف ما از این برخورد دور کردن کودک از احساسات و هیجانات منفی است تا هم حال بچه خوب شود و هم حال خودمان. مثلاً اگر کودک در این روزهای تعطیل کرونایی برای دوستان و معلمش دلتنگی می کند ممکن است به او بگوییم: “ناراحت نباش. به زودی دوباره دوستان و معلمت را می بینی.” اما با این حرف ها هرگز غم او رفع نمی شود. برعکس وقتی ببیند حالش را نمی فهمید و هیجاناتش را کوچک می شمرید، مجبور می شود آن را در قالب کلمات و رفتارهای خشونت آمیز، بیان کند و یا اینکه همه را در درون خود بریزند که در این صورت باید منتظر اضطراب و افسردگی کودک باشیم.
از سویی چنین برخوردی این پیام را به کودک می دهد که هیجانات و احساساتش شما را اذیت می کند و نتیجه اش این می شود که خودش هم از وجود چنین احساساتی رنج ببرد، در نتیجه پذیرش و مدیرت آن ها نیز برایش دشوار خواهد بود. همچنین این قبیل برخوردها موجب می شود در آینده هیجانات و احساسات خود را با شما به اشتراک نگذارد.
در مورد مثال قبل می توانید اینچنین واکنش نشان دهید: “می دانم که واقعاً دلت برای دوستان و معلم هایت تنگ شده، چرا که روزهای خوبی را با آن ها سپری کرده ای. همانطور که مشخص است این روزها برای تو خیلی سخت می گذرد.” با این گفتار این پیام را به کودک می دهید که می تواند در بیان احساساتش به شما اعتماد کند و برای هیجاناتش ارزش قائل هستید. سپس می توانید حل مسأله را به او بیاموزید. مثلاً می توانید به فرزند خود کمک کنید تا با معلم و یا دوستانش ارتباط برقرار کند. این ارتباط می تواند تلفنی، اینترنتی و یا حتی در قالب یک پیام متنی باشد.
یادتان باشد وظیفه شما به عنوان والدین، متوقف کردن و حذف هیجانات به ظاهر منفی نیست. بلکه باید شناخت و پذیرفتن هیجانات و سپس مدیریت و حل مسأله را به فرزند خود بیاموزید.
منبع: Psychologytoday
صفحه کلید زندگی
«آ» : «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.
«ا» : «اعتماد به نفس» یک «سرمایه» است نه یک «کلمه»!
«ب» : برای «بهتر» شدن زندگی ات، «بهتر» فکر کن!
«پ» : چرک نویس های زندگی ات گاهی به «پاک نویس» احتیاج دارند!
«ت» : «تفاهم» درک کردن نیازهای طرف مقابل است نه دانستن نیازهای خود!
«ث» : «ثابت قدم بودن»، یکی از راه های «موفقیت» است.
«ج» : «جرأت» با داشتن «ترس» به وجود می آید.
«چ» : «چگونگی برخورد با مشکلات و ناکامی ها» مهم است، نه خود مشکلات و ناکامی ها!
«ح» : «حاصل» هر زحمتی رحمت است؛ مطمئن باش!
«خ» : «خداوند» دنیا را به تو نشان می دهد؛ تو خودت را به خداوند نشان بده!
«د» : «داشتن ها» همیشه به انسان کمک نمی کنند؛ گاه این نداشتن هاست که موجب خلق آثار می شوند.
«ذ» : «ذره ذره ی» زندگی ات را شکرگزار باش!
«ر» : «رهاشدن» از درد، ابتدای پذیرفتن درد است.
«ز» : «زشت یا زیبا»؛ این بستگی به نگاه تو دارد.
«ژ» : «ژولیدگی و آشفتگی ظاهری» می تواند دلیلی بر ژولیدگی و آشفتگی درونی نیز باشد؛ از پایه شروع کن تا به اصل برسی.
«س» : «سلامتی»، ثروتی ست که ثروت های دیگر را جذب می کند.
«ش» : «شکرگزاری» یعنی رسیدن به «شادکامی».
«ص» : «صادقانه» زندگی کن؛ صادقانه جواب بگیر.
«ض» : جلوی ضرر را از هر جا بگیریم، منفعت است.
«ط» : «طاقت داشتن» در برابر سختی ها یعنی روزه داشتن تا هنگام افطار (سختی ها می روند و جسم و روح پیروز می شوند.)
«ظ» : «ظاهر» و باطن اگر به هم نزدیک شوند، آینه می شوی!
«ع» : «عشق» به زندگی ست نه عادت به زندگی.
«غ» : «غصه خوردن» هم چون سبزی نشسته است؛ غصه ها را بشور!
«ف» : «فاتح» فردای خود شدن، «امروز» را می طلبد.
«ق» : «قدرت» در دیدن معایب نیست؛ در گفتن محاسن است.
«ک» : «کمک کردن» به دیگران درحقیقت، یک نوع کنترل دردهای خودمان نیز هست.
«گ» : «گاهی» شعری زمزمه کن، عکس بگیر، مهمان دعوت کن، یادداشتی بنویس، گاهی از گِله و غصه دوری کن؛ ضرر نمی کنی!
«ل» : «لحظه های» قشنگ زندگی ات را تکرار کن!
«م» : «محبت» هم چون مادر، منتظر دعوت نمی ماند.
«ن» : «ناامیدی» از ندانستن است!
«و» : «وفای به عهد» اولین نشانه برای اعتماد دو قلب است.
«ه» : «هدیه ی» خداوند به انسان ،«عقل» اوست.
«ی» : «یاور» همیشه همراه، موبایل نیست؛ خداوند است!
مثلث (من، تئوری انتخاب، خرده عادتها)
وجود انسان دارای دو ساحتِ کلی درونی و بیرونی است . سه حوزه باورها، احساسات و خواسته ها یا سه گانه دیرینه شناخت ، عاطفه و خواست می تواند رفتار انسان را کاملا تبیین کند. این سه حوزه، ساحت درونی انسان را شکل می بخشند. شناخت، برمعرفت، آراء، باورها و افکار شخص درباره شیء مورد نظر دلالت دارد. عاطفه بر احساساتِ شخص در قبال یک شیء ، شخص، موضوع یا رویداد و ارزش گذاری او در بابِ آن ، دلالت می کند. و خواست حاکی است از نیاتِ رفتاری او و اعمالِ او در قبال آن شیء و آمادگی برای رفتار (و البته نه خودِ رفتار) . اما ، ساحت بیرونی انسان نیز گفتار و کردار یا همان رفتارِ او است .
روانشناسان مختلف نظرات متفاوتی در موردِ قدرت و تاثیرات این ساحت ها بر هم دارند، در حوزه ساحات درون، برخی وزن باورها را بیشتر از احساسات و برخی دیگر وزنِ احساسات را بیشتر از باورها می دانند. در حوزه تاثیرپذیری ساحات درون و بیرون برهم و از یکدیگر هم، همین حکم صادق است.
به شخصه و تجربه زیسته زندگی من تا به حال،بر قدرت و تاثیرگذاری بیشتر حوزه باورها بر سایر حوزه ها متمرکز بوده.همیشه اعتقاد داشته ام که عامل اصلی تغییر در زندگی من ، تغییر در حوزه باورها بوده است و این باورها بوده اند که علیتی برای رفتارهای من را شکل داده اند. با این وجود، روانشناسان معتقد هستند که این دو ساحت درون و بیرون، رابطه دیالکتیکی با یکدیگر دارند و گاهی نیز وقتی که شخص نسبت به شیء مورد نظر رفتاری انجام داد ، بر اثرِ آن رفتار، یا باورهای قبلی اش درباره آن چیز تقویت می شود یا تضعیف می شود یا اساسا، باور یا باورهای جدید درباره آن شیء در او پدید می آیند.
کتابِ خرده عادتها نوشته جیمز کلییر از آن دسته کتابها است که نه تنها تغییر رفتارها را کارساز می داند بلکه در حوزه ترک برخی عادات منفی و تقویتِ عادات مثبت ، عملکردِ بیرون به درون، یعنی ،تاثیرِ تغییر رفتارها را بسیار بیشتر از تاثیرِ تغییر باورها می داند. این نکته و مطالب این کتاب، دقیقا خلافِ تجربه شخصی من در بابِ تاثیرگذاری و تاثیرپذیری دو ساحت درون و بیرون برهم و از هم بود.
اخیرا، پس از مطالعه سه کتابِ به ترتیب ، “من” نوشته مل تامپسون، “تئوری انتخاب” نوشته ویلیام گلاسر و کتاب “خرده عادتها” نوشته جیمز کلییر ، در ذهنم مثلث و سه گانه مطالعاتی ای شکل گرفته که خواندن این سه کتاب را برای همه کسانی که مایل به شناخت و ایجاد تغییرات در خود هستند پیشنهاد می کنم.
گمان می کنم ، کتاب “من” نسبت به دو کتاب دیگر کمی دشوار فهم تر است ولی در کل ، به وزنِ بیشترِ ساحت احساسی ، عاطفی یا همان ساحت نگرش و سلایق تاکید دارد.
عمده تاکیدِ کتابِ تئوری انتخاب، بر قدرتِ ساحت باورها است و در نهایت کتاب خرده عادتها نیز فارغ از سه ساحتِ درونی (باورها، عواطف و احساسات ، خواسته ها یا نیات) بر قدرت و تاثیر دو ساحت بیرونی (گفتار و کردار) تاکید می ورزد.
حمایت از کالای ایرانی و سخنان رهبری
رهبر بار دیگر در رابطه با حمایت از کالای ایرانی در آغاز سال 94 نیز گفته های اول سال خود را به کالای ایرانی اختصاص داده و در رابطه با نقش بانک ها و جلوگیری از قاچاق اینچنین می فرماید که:
«بانکها میتوانند نقش ایفا کنند؛ هم نقش کمک کننده و هم نقش تخریب کننده؛ این مورد توجّه مسئولان ارشد بانکی کشور باید قرار بگیرد. بعضی از بانکها در سرتاسر کشور با شیوههای خاص برخی از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسّط را به تعطیلی کشاندند، نابود کردند؛ بانکها میتوانند کمک بکنند و یا میتوانند تخریب کنند. یکی از کارهای اساسی، تسهیل سرمایهگذاری است؛ یکی از کارهای اساسی کاهش واردات کالاهای مصرفی است؛ یکی از کارهای اساسی مبارزهی با قاچاق است.»
حمایت از کالای ایرانی در سخنان رهبری
مقام معظم رهبرى حضرت آيتاللّهالعظمى خامنهاى (مدظلهالعالى)، از سال 1391 را با عنوان «توليد ملى» اولین گام را در حمایت از تولید ملی برداشتند. هر چند در سالهای گذشته هم با سخنان خود از کالای ایرانی حمایت کردند ولی سال 91 نقظه آغاز حمایت همه جانبه از تولید ملی بوده است.
«اگر ملت ايران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و كمك مسئولان، با برنامهريزىِ درست بتواند مشكل توليد داخلى را حل كند و در اين ميدان پيش برود، بدون ترديد بر چالشهائى كه دشمن آن را فراهم كرده است، غلبهى كامل و جدى پيدا خواهد كرد. بنابراين مسئلهى توليد ملى، مسئلهى مهمى است.
اگر ما توانستيم توليد داخلى را رونق ببخشيم، مسئلهى تورم حل خواهد شد؛ مسئلهى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقيقى كلمه استحكام پيدا خواهد كرد. اينجاست كه دشمن با مشاهدهى اين وضعيت، مأيوس و نااميد خواهد شد. وقتى دشمن مأيوس شد، تلاش دشمن، توطئهى دشمن، كيد دشمن هم تمام خواهد شد.»
پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال1391
نقش علماي شيعه در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايراني2
ب. حمايت از توليد و صنايع داخلي و استقلال اقتصادي: يكي از اهداف اصلي تحريم كالاهاي خارجي توسط علماي شيعه حمايت و تقويت توليدات و صنايع و حرفه هاي داخلي كشور و رونق كارخانجات و جلوگيري از تعطيلي كارگاه ها و كارخانه ها و آبادي و عمران كشور بود. آيت الله شيخ محمداسماعيل محلاتي، از علماي نجف اشرف، كه در زمينة انديشه و نظرية سياسي داراي نظريات جالب توجه و مهمي است، در اعلاميه اي كه در ابتداي مشروطيت منتشر شد، به بحث رواج كالاهاي خارجي و تأثير آن بر زوال اقتصاد و توليدات داخلي اشاره كرده، مي نويسد:
بدين واسطه [رواج كالاهاي خارجي]، حِرَف و صنايع ايرانيه رو به انحطاط و اندراس گذاشت و فقر و پريشاني ما بين صاحبان آن حِرَف و اجزاء و حواشي آنها بالا گرفت. چه خانواده ها كه برچيده و چه كارخانه ها كه بسته شد… آيا ديگر سزاوار نيست كه از خواب غفلت بيدار شويم و اموال خود را مصرف در آبادي مملكت و قوت مذهب و ملت خود نماييم و چشم از زخرفه [تزيينات] و صورت سازي امتعة خارجه بپوشيم و به اجناس وطنية اسلاميه خود – حتي المقدور - اكتفا كنيم و حِرَف و صنايع خود را تدريجاً توسعه و ترقي دهيم و ذلت مسلمين را، كه از حد گذشته، به عزت مبدل نماييم و ممالك اسلاميه، كه موطن شريعت حق الهيه است، معمور و آباد كنيم (رجبي، 1390، ص344-345).
ايشان همچنين معتقدند: مسئولان حكومتي، اعم از شخص شاه و درباريان و اطرافيان و همچنين نمايندگان ملت در مجلس شورا و علماي ديني و طلاب حوزه هاي علميه نيز وظيفه دارند با استفاده از كالاهاي داخلي و اقدامات ديگر، براي حمايت از اين موضوع و تبليغ كالاهاي داخلي و ترويج فرهنگ مصرف كالاهاي داخلي، تلاش نمايند:
شخص سلطنت كه بايست خيرخواه رعيت و دل سوز نوع [مردم] باشد …، وكلاء ملت كه بايست عقول منتخبة مملكت بوده باشند و صلاح و رشاد نوع را در كلية امور ارائه دهند… چه قدر در حق آنها خوشايند و زيباست و در انظار همه نيكو و مستحسن است كه اولاً قامت خود را به البسة اسلاميه مُخَلَّع نمايند [لباس اسلامي بپوشند]، پس از آن در مقام تقنين قوانيني كه از مُعِدّات [كمك كننده] اين امر است، برآيند (همان).
ايشان معتقدند: اگر مسئولين و بزرگان مملكت اين گونه عمل كنند ساير اعيان و اكابر از آنها پيروي نمايند، و اگر عموم علماي مملكت و قاطبة حواشي و اجزاء علوم دينيه كه قائد ملتند و چشم نوع مردم به افعال آنهاست… در مقام خلع و لبس برآيند، ملابس اجنبيه را قدر امكان بريزند و از آنها تجنّب كنند و البسة وطنيه را استفاده كنند، كارخانجات لازمه در بلاد اسلاميه به اسرع وقتي داير و جاري خواهد شد (همان).
آيت الله سيدمحمدكاظم يزدي، از مراجع تقليد شيعه در عصر مشروطيت، در نامه اي، كه ظاهراً به يكي از تجار نوشته، نسبت به نفوذ خارجي ها در صنعت و اقتصاد و ضعف توليد در ميان مسلمانان و روي آوردن به دلالي و واسطه گري در معاملات به جاي توليد، ابراز نگراني كرده و مسلمانان را به كار و توليد براي رسيدن به استقلال اقتصادي تشويق نموده است:
در اين زمان، كه خارجه به انواع حِيَل، رشتة كسب و صنايع و تجارت – كه ماية عزت و منشأ ثروت است ـ از دست مسلمين ربوده و منحصر به خود نموده و مثل خون در مجاري عروق ايشان راسخ و نافذ شده و شغل اهل اسلام به تدريج، منحصر به دلالي و بيع و شراء اجناس خارجه شده …، مناسب است مسلمين از خواب غفلت بيدار شوند و به تدريج، رفع احتياجات خود را از خارجه بنمايند و به تأييدات ربانيه، از ذلّ فقر و احتياج و سؤال و تحمل عملگي كفار و تشتت در بلاد كفر برهند… (ابوالحسني، 1386).
ايشان در ادامه، مؤمنان را ـ حتي الامكان ـ به استفاده از لباس ها و كالاهاي اسلامي و داخلي توصيه مي كنند:
اميدوارم اخوان مؤمنين اقتدا و تأسي به رؤساي ملت نموده، بر حسب غيرت اسلاميت – مهما امكن [هر قدر ممكن است] – اقتصار به همان ملبوسات اسلامي نمايند، بلكه درتمام اثاث البيت خود، تا ممكن است، اكتفا به مصنوعات اسلامي نموده و در ملبس و مطعم و مسلك خود، از شباهت به كفار بپرهيزند (همان، ص162).
آيت الله آقانجفي اصفهاني در نامه اي، كه به روزنامة حبل المتين براي تشكر از مقالات اين روزنامه در تأييد و حمايت از شركت اسلاميه اصفهان نوشت، بر بحث ضرورت توسعة صنايع داخلي تأكيد ورزيد:
رجاء دارم كه به حسن اهتمام علماء اعلام و توجه اسلاميان، موجبات رواج صنايع و امتعه اسلاميه زياده بر اين، يوماً فيوماً در ترقي و شيوع بشود … بايد سعي و اهتمام در تكميل صنايع و امتعة اسلاميه و ترغيب مسلمانان در استعمال نمود (حبل المتين، ش19، ص17).
آيت الله شيخ محمدعلي شاه آبادي در كتاب شذرات المعارف، به ترويج عقايد باطل و اخلاق رذيله و رفتارهاي ناشايست در مملكت اسلامي اشاره مي كند و معتقد است: بسياري از متدينان صرفاً اظهار تأسف از وقايع مذكور اكتفا مي نمايند و دنبال علاج درد و راه حل نيستند. ايشان يكي از راه هاي مناسب براي اعتلاي ديني در جامعه را حمايت از شركت ها، صنايع و زراعت داخلي مي داند: ايجاد شركت از روي قواعد علميه، براي تجارت مشروعه و صناعت و زراعت و ترويج البسه و اقمشه مصنوعه اسلامي و مملكتي (شاه آبادي، 1360، ص 8).
تأكيد بر استفاده از كالاهاي داخلي به جاي كالاهاي خارجي، در فتاواي علما مكرر آمده است. در روزنامة حبل المتين مطلبي با عنوان قابل توجه اسلام خواهان و وطن شناسان ايران منتشر شده كه استفتائات مردم از علما مبني بر حكم استفاده از كالاهاي خارجي در صورت امكان و استفاده از كالاهاي ايراني و پاسخ علما به اين سؤالات را مطرح كرده است. در متن پاسخ هاي علما، بر استفاده از كالاهاي داخلي ساخت كشورهاي اسلامي تأكيد شده است. در يكي از اين پاسخ ها آمده است: طريقة نجات، استعمال مصنوعات بلاد مسلمين است.
در پاسخ ديگري آمده است: مقتضي فطرت اسلام آن است كه رغبت اهالي در امتعة مسلمين و ترويج امتعۀ آنها باشد، نه كفار (نجفي، 1391، ص140).
در ادبيات بيانيه ها و اعلاميه هاي علما، بحث استقلال اقتصادي و رفع نياز به بيگانه نيز از جمله مطالب مهم و پررنگ است كه هم در تحريم كالاهاي خارجي و هم در ترويج كالاهاي داخلي محل استناد علما قرار گرفته است. آيت الله ميرزا فتح الله شريعت اصفهاني در تأييد فعاليت هاي اقتصادي داخلي، مثل شركت اسلامية اصفهان، به قبح وابستگي به بيگانه و استفاده از متاع خارجي با اين عبارت ادبي اشاره مي كند: نان خود بر سفرة مردم خوردن، به نعمت خويش منت از ديگري بردن و خانة همسايه سوختن و چراغ اجانب افروختن و جامة خويش دريدن و كلاه بيگانه دوختن نه كار عقلاء است (نجفي، 1384، ص47).
آيت الله صدر اصفهاني نيز در واكنش به تأسيس شركت اسلاميه اصفهان و توليد منسوجات داخلي، يكي از مهم ترين آثار اين حركت را، كه نسبت به تحقق آن ابراز اميدواري مي كند، رفع احتياج و وابستگي به بيگانه است: رجاء واثق … مسلمانان در گرفتاري به كفار، كه آني زندگاني به غير مطاع كفر نتوانند و ممالك محروسة اسلام از احتياج به كفرستان مستغني گردد… (ثريا، 1317ق، ش13).
آيت الله حاج ميرزا خليل تهراني نيز شبيه همين اميد و آرزو را دارند: اميدوارم قسمي شود كه اهل ايران به هيچ وجه من الوجوده، محتاج به آوردن و طلبيدن اجناس خارجه نشوند (حبل المتين، ش19، ص 15).
آيت الله مامقاني نيز در واكنش به تأسيس اين شركت و توليد لباس هاي داخلي و اسلامي، از اينكه اين كار موجب استقلال از بيگانه و رفع احتياج به اقتصاد آنها مي شود، ابراز خرسندي مي كند:
بحمدالله تعالي، فراهم شدن اسباب تداول [رواج] منسوجات اسلاميه و سد ابواب حوائج مسلمين از ممالك، از نِعَم عظيمة اين عصر با بركت است. چه قدر شايسته است كه عموم مسلمين با كمال شوق و اتحاد كلمه، در رواج آن هجر منسوجات ممالك خارجه، كه سبب اختلال امور كافة مسلمين شده، جد و جهد نموده، اسلام را رونقي تازه داده و با اتفاق كلمه، اسلامية مسلمين را آسوده نمايند (ثريا، 1317ق، ش 13).
ج. تضعيف نفوذ نظامي دشمن و حفظ عزت و استقلال سياسي: آقانجفي اصفهاني در اواسط مشروطة اول، اعلامية مهمي منتشر و در هشت بند، وظايف سياسي ـ اجتماعي مردم را مشخص كرد. مادة چهارم اين اعلاميه، دربارة ترويج لباس هاي اسلامي و كالاهاي ايراني است. در اين بند چنين آمده است:
… چهارم آنكه چون اجانب چند سال است به ترتيب معامله به بلاد محروسة مسلمين پيدا نموده اند و البسه و امتعة خود را رواج دادند، حالا راجح و صلاح آن است كه مسلمانان به قدر امكان، سعي در ترويج و معاملات در ملبوسات اسلاميه و امتعة ايرانيه نموده باشند كه ـ مهما امكن ـ حاجت مسلمين به ملبوسات و اموال خارجي كم شود. و اين مطلب تدريجي الحصول است. بايد هر كس بر حسب وسع، در امانت خودش، در اين ترتيبات حسنه، جدّ و جهد نمايند (نجفي، 1390، ص186).
درگيري ها و ناامني هاي به وجودآمده در جريان نهضت مشروطيت، موجب شد روس و انگليس در سال هاي 1327 -1330 بخش هايي از مناطق شمال و جنوب را به بهانة ايجاد امنيت براي اتباع و تجارت خود، عملاً تحت اشغال درآوردند. در اين ميان، تجاوزگري روس جلوة بيشتري پيدا كرد و در جريان تهديد معروف روس در اواخر سال 1329 به اوج خود رسيد. علماي شيعه ضمن اهتمام به مقابله با اشغال كشور، اقدامات متعددي انجام دادند. يكي از اين اقدامات، صدور اعلاميه توسط تعدادي از علماي اصفهان به همراه برخي از تجار، در اوايل سال 1329 بود. آنها در اين اعلاميه، با تأكيد بر حفظ مصالح اسلام و مسلمانان، برخود فرض ذمّي دانستند كه از معامله با شعبة بانك روس و نيز استفاده از برخي كالاهاي رايج روسي مثل قند و شكر و چاي پرهيز نموده، مسلمانان را نيز به همراهي در اين كار دعوت نمايند. مردم از اين دعوت استقبال كردند و موجب فشار روس ها به آقانجفي براي رفع اين حكم گرديد (زاينده رود، 1329ق، ش10).
بنابه نقل روزنامة زاينده رود در مورد پيامدها و اثرات مثبت اعلامية مذكور و استقبال مردم از آن، تجار اصفهان به خاطر اعتقادات و احساسات اسلامي و مذهبي خود، اولين افرادي بودند كه از اين حكم اطاعت نمودند. آنها به طور يكپارچه، به افراد طرف معاملة خود تلگراف زدند كه از اين تاريخ به بعد، كالاهاي روسي را نه به طور امانت و نه به طور خالصه براي آنها خريداري و حمل نكنند. همچنين اهالي اصفهان هر روز در صدد افزايش اين حركت دفاعي اقتصادي بودند كه موجب انزواي بيگانگان مي شد. اين روزنامه اظهار داشت: اين آخرين امتحان ايرانيان است كه بايد در اين مرحله، كمال لياقت و استعداد خويش را به جهانيان اثبات كنند. ملت ايران به اقتضاي ديانت خود، يا بايد با سيادت و عزت زندگي كند، يا به سعادت و شهادت بميرد. ملت ايران به دليل هوشياري فطري و تعليمات مذهبي، ملتي نيست كه تن به اسارت دهد و تسليم خواهش اجانب گردد (همان، ش 25، ص 2). استقبال و تبعيت مردم براي روس ها مشكلاتي جدي فراهم كرد. بر همين اساس آنها در پي فشار به آقانجفي براي رفع حكم برآمدند. در تلگرافي كه از نظميه صادر شده آمده است:
به حضرت آيت الله آقانجفي عرض كرده اند كه قنسول مي گويد: اگر شما امتعة روس را حرام نموده ايد، چه علت دارد؟ اگر انجمن ولايتي اين حكم را كرده، مؤاخذه خواهيم نمود. حضرت آيت الله جواب داده اند: مِنْ بَعْد، امتعة روس را استمعال نخواهيم كرد. مسلمين هم به وظيفة خود عمل خواهند كرد. آسوده باشيد (شريف كاشاني، 1362، ص697).
در اعلاميه اي كه علماي شيراز پس از اشغال سرزمين ايران توسط قواي روس و انگليس به اصفهان مخابره كردند، به تحريم كالاهاي خارجي و قطع روابط با بيگانه با هدف حفظ استقلال سياسي كشور، اين گونه اشاره كرده اند:
… علما و تجار و اعيان فارس اجتماع نموده و براي حفظ استقلال اسلاميت و مليت و دفاع از تهاجمات خانمان ويران كن دولتين متجاوزتين، تحريم امتعه و قطع روابط ملي را يگانه علاج قوميت ديدند… اميدواريم آن آقايان نيز اضمحلال ديانت و قوميت ايرانيان را در نظر گرفته، هرچه زودتر به تحريم امتعة دولتين اقدام فرمايند، و از اولياي امور مركزي نيز درخواست مي شود كه كمال مراقبت را در فيصلة امر با دولتين نمايند كه ذره اي از لوازم حفظ استقلال داخلي و خارجي ايران فروگذاري نشود… (نجفي، 1391، ص88-89).
مرحوم آخوند خراساني نيز در جواب نامة تهديدآميز روس ها، كه از تحريم كالاهاي روسي شكايت كرده بودند و ضمناً تهديد به واكنش متقابل نموده بودند، يكي از علل اصلي اين تحريم را ناديده گرفتن مناسبات حسن همجواري و بين المللي و تهديد استقلال سياسي ايران توسط روس ها بيان نمود:
كارگزاران دولت بهية روس نسبت به ايران به هيچ وجه، نواميس وداديه [روابط دوستانه] و مناسبات جواريه [همجواري و همسايگي] را لازم الرعايه و حقوق بين المللي را محترم نمي دارند… ابقاء قشون روسيه در ايران… اسباب تزلزل كلي و منافي استقلال مملكت بوده و هست… در چنين صورت، بر هر فرد ايراني و بلكه بر هر مسلماني، خصوصاً مقام روحانيت اسلاميه، كه حفظ ثغور و استقلال ممالك اسلاميه را ذمه دار است [بر عهده دارد] فرضية حتميه خواهد بود كه در مقام دفاع از حقوق مسلمين و حفظ حوزة اسلاميه بر حسب مناسبات و مقتضيات از هر اقدامي فروگذاري نكند (همان، ص100-101).
حفظ عزت مسلمانان و مملكت اسلامي نيز از جمله اسباب موردنظر علما در اين گونه اقدامات بوده است. آيت الله شربياني در تأييد تأسيس شركت اسلامية اصفهان به عنوان يك امر مطلوب، مي نويسد: امري كه مصالح دينيه و دنيويه و رفاهت حال عموم مسلمين و آبادي ممالك محروسة ايران و زيادتي آبروي ملت اسلاميه و ترقي دولت قاهره عليه در آن باشد، بهتر از اين شركت نافعه اسلاميه به نظر نمي آيد (ثريا، 1317ق، ش13).
د. رشد معنوي و اخلاقي جامعه و حفظ استقلال فرهنگي: علماي شيعه در اين گونه اقدامات اقتصادي خود، صرفاً به منافع و مصالح سياسي و اقتصادي نظر نداشتند، بلكه مصالح فرهنگي و مذهبي را نيز مد نظر داشتند و يكي از آثار نفوذ اقتصادي و گسترش مصرف كالاهاي خارجي را نفوذ فرهنگي و مذهبي دشمن مي دانستند و تحريم اين كالاها را با هدف ممانعت از نفوذ فرهنگي دشمن انجام مي دادند. به تعبير ديگر، حفظ سرمايه هاي مذهبي و فرهنگي نيز از اهداف اين اقدامات بود. آيت الله آخوند خراساني و آيت الله مازندراني در اعلاميه اي كه در مقابله با استفاده از كالاهاي روسي صادر كردند، پس از اشاره به ضررهاي اقتصادي ناشي از مصرف كالاهاي خارجي ـ كه در بخش قبل به آن اشاره شد ـ به آثار فرهنگي آن اشاره دارند:
استعمال امتعة خارجه در بلاد اسلاميه… حالاً به ذهاب بيضه اسلام [از بين رفتن اصل اسلام] و زوال اسلاميت مملكت هم - العياذ بالله تعالي - نوبت رسيده. بقاء سالدات [نيروي نظامي] روس به بهانة حفظ تجارت روسيه در ايران، تدريجاً به كنيسه شدن مساجد و تبديل اذان به ناقوس و پامال شدن روضة منورة حضرت ثامن الائمه - صلوات الله عليهم - خداي نخواسته، مؤدّي خواهد بود (نجفي، 1391، ص83).
همچنين يكي از علل و اهداف پرهيز از كالاهاي خارجي و ترويج و استفاده از كالاهاي داخلي توجه به آثار معنوي و اخلاقي و روحي اين كار است. در بيانات علماي بزرگ، به نمونه هايي از آثار بد استفاده از كالاهاي خارجي و آثار مطلوب استفاده از مصنوعات داخلي اشاره شده و ترويج كالاهاي داخلي را به سبب آثار مثبت معنوي و اخلاقي آن تمجيد و تعريف كرده اند. مرحوم ميرزا حسين نوري در نامه اي كه به حاج آقا نورالله اصفهاني در تمجيد از تأسيس شركت اسلامية اصفهان نوشت، به فوايد اين كار اشاره كرد و يكي از فوايد اين كار را رفع احتياج به بيگانگان دانست كه موجب مي شود مراوده و اختلاط و معاشرت با كفار كمتر شود و اين خود بر روح و روان افراد و دين داري آنها تأثير مي گذارد؛ زيرا معاشرت و مراوده با كفار و مشابهت به آنها موجب رسوخ محبت آنها در دل مسلمانان خواهد شد. بر همين اساس مي نويسد:
با چنين قلب ويران و هيأت عدوي ايمان، براي حضور در محضر قدس حضرت الهي و اظهار عبوديت و احتياج، و استدعاي انجام حوائج محلي و به جهت اجابت و دعا و دفع مكاره و بلا، جاي اميدي نخواهد ماند… نوع مسلمان ها سال هاست اثر اجابت در دعاي خود نمي بينند… ندانستند كه اول شروط اجابت، پاكيزگي مطعوم و ملبوس است و هرچه در آنها مداقه كنند اثرش را در آنجا مشاهده نمايند (نجفي، 1384، ص52).
اين عالم بزرگوار بر اساس متون ديني، اولين شرط استجابت دعا را پاكيزگي و طهارت لباس و غذاي انسان مي داند و تأكيد مي كند كه منظور از پاكيزگي، صرفاً پاكيزگي ظاهري نيست، و پاكيزگي مورد نظر در كالاهاي توليدشده توسط بيگانگان و كفار وجود ندارد؛ زيرا:
با دست خبيث آلوده به اقسام معاصي و ملوّث به انواع قذارات [نجاسات] و زبان پليدي مثل آن، توقع پاكيزگي از ملبوس بافتة او داشتن، عين سفاهت، و به مجرد طهارت و حليت ظاهر قناعت كردن، تمام خسارت است (همان، ص 53).
آيت الله حاج ميرزا خليل تهراني نيز در نامه اي كه خطاب به حاج آقا نورالله اصفهاني نوشت، به همين اثر معنوي و اخلاقي اين گونه اشاره كرده است: اميدوارم… اين مأكول [خوردني] و ملبوس پاك و طاهر سبب اجابت دعوات و عوارف و قبولي طاعات شود؛ لامحاله اثر قهري دارد (حبل المتين، ش19، ص15).
2. تعهد عملي علما به مصرف كالاي ايراني و قناعت و ساده زيستي
يكي از اين نمونه اقدامات، صدور اعلاميه اي توسط تعدادي از علماست كه تعهد خود به استفاده از اجناس داخلي و پرهيز از كالاهاي خارجي و قناعت و ساده زيستي را به اطلاع مردم رساندند. جالب آن است كه در اين اعلاميه، آنها تعهدات خود را بيان كردند؛ نه اينكه از مردم امري را بخواهند. در حقيقت، از خود شروع كردند به مصداق عيني حديث امام صادق كه فرمود: كونوا دعاة الناس بغير السنتكم؛ مردم را به غير از زبان خود (و با عمل خود، به كار خير) دعوت كنيد. در اين اعلاميه آمده است:
اولاً، قبالجات و احكام شرعيه از شنبه به بعد، روي كاغذ ايراني بدون آهار نوشته شود. اگر بر كاغذهاي ديگر نويسند، مهر ننموده… قباله و حكمي هم كه روي كاغذ ديگر نوشته بياورند و تاريخ آن بعد از اين قرارداد باشد، امضا نمي نماييم.
ثانياً، كفن اموات اگر غير از كرباس و پارچة اردستاني يا پارچة ديگر غير ايراني باشد، متعهد شده ايم بر آن ميت، ماها نماز نخوانيم.
ثالثاً، ملبوس مردانة جديد، كه از اين تاريخ به بعد، دوخته و پوشيده مي شود، قرار داديم ـ مهما امكن ـ هرچه بدلي در ايران يافت مي شود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماييم و منسوخ غيرايراني را نپوشيم… تابعين ماها نيز كذلك، و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد.
رابعاً، مهماني ها بعد ذلك ـ ولو اعياني باشد ـ چه عامه، چه خاصه، بايد مختصر باشد: يك پلو و يك چلو و خورش و يك افشره. اگر زايد بر اين تكلف، احدي ما را به محضر خود وعده نگيرد. خودمان نيز به همين روش مهماني مي نماييم.
خامساً، وافوري اهل وافور را احترام نمي كنيم و به منزل او نمي رويم؛ زيرا … ضرر مالي و جاني و عمري و نسلي و ديني و عرضي و شغلي آن محسوس و سري است و خانواده ها و ممالك را به باد داده (حبل المتين، 1324ق).
چنان كه پيداست، در اين اعلاميه بر استفاده از كاغذ، لباس و پارچه هاي ايراني و همچنين بر ساده زيستي و برگزاري سادة مهماني ها تأكيد شده است. در آخر هم به عنوان يك مسئله مهم اجتماعي بر بحث مواد مخدر و لزوم پرهيز از آن به سبب ضررهاي جسمي، اجتماعي و خانوادگي آن، تأكيد شده است. ذيل اين اعلاميه، كه امضا و مهر آقايان است، نكاتي كه در تأييد اين مطالب نوشته اند نيز جالب است. حاج ميرزا مهدي جويباره اين قرارداد را موجب كمك به كسبه و ضعفاي جامعه دانسته و مخالفت با آن را توهين به شرع انور شمرده است. سايران نيز تأكيد كرده اند كه خودمان و خانواده و بستگانمان به اين قرارداد عمل خواهيم كرد.
اين نوع اقدامات علما موجب ترس و واهمة تجار و شركت هاي اروپايي شد؛ چنان كه كاردار سفارت انگليس، چارلز مالرينگ، به وزير امور خارجه، ميرزا حسن خان مشيرالدوله، دربارة مبارزات علماي اصفهان با سلطة بازار خارجي شكايت كرد و اين حركت را موجب خطر فاحش براي سرمايه هاي انگليسي دانست و دربارة مورد نتيجه اين كار نوشت:
نتيجة اين كار، اين است كه معامله گران كوچك بازار چون مي ترسند كه بعد از اين نتوانند امتعة اروپايي بفروشند، قروض خود را به تجارت خانه هاي بزرگ تر، كه به اعتبار آنها نيز از اين بابت خلل فاحش وارد آمده، نمي پردازند، و تجارت خانه [هاي] مزبور نيز از آن طرف نخواهد توانست كه از عهدة تعهدات خود به تجار خارجه، كه مال التجاره از خارجه مي آورند، برآيند؛ چون مبلغ زيادي سرماية انگليسي در اين كار است، و اگر اين كار غيرصحيح را بگذارند امتداد پيدا كند، به سرماية مزبور خطر فاحش وارد خواهد آمد (نجفي، 1390، ص187 و 188).
يكي ديگر از اسناد زنده و جاودانة در اين خصوص، آداب اخلاقي ثبت شده و مشهور آيت الله شهيد سيدحسن مدرس است كه در ادامة خط فقاهتي ميرزاي شيرازي قرار دارد و هرگز غير از منسوجات و پارچه هاي وطني نمي پوشيد (نجفي و حقاني، 1381، ص186). مرحوم حاج ميرزا حسين نجل حاج ميرزا خليل تهراني، كه يكي از مراجع سه گانة نجف در عصر مشروطيت بود و فتاواي ايشان همراه با آخوند خراساني و ملّاعبدالله مازندراني تأثير زيادي در پيشرفت نهضت مشروطيت داشت، پس از تأسيس شركت اسلامية اصفهان، ضمن تعريف و تمجيد از اين اقدام و تشكر از حاج آقا نورالله اصفهاني، خود نيز متعهد به استفاده از لباس هاي توليد داخل شد: اميدوارم قِسمي شود كه اهل ايران به هيچ وجه من الوجوه، محتاج به آوردن و طلبيدن اجناس خارجه نشوند… خود احقر هم قاصد و عازمم ـ حتي المقدور ـ به غير از اجناس معمولي ايران استعمال نمي نمايم (حبل المتين، ش19، ص15).
نتيجه گيري
عالمان شيعه به سبب جايگاه رفيع اجتماعي و سياسي خود در جامعة ايران و بر اساس مباني نظري ديني و اصولي مثل اصل نفي سبيل، اصل حرمت دوستي با كفار، اصل حرمت تشبه به كفار و بسياري از اصول ديني و فقهي ديگر، به حراست و حمايت از سرمايه هاي ملي اين كشور پرداختند. البته همواره نقطه اتكاي خارجي آنها در اين اقدامات، اصيل ترين سرماية اجتماعي ايران، يعني توده هاي مردم بوده است.
علماي شيعه با تشويق بازاريان به تأسيس شركت هاي اقتصادي اسلامي و ايراني و حمايت معنوي و عملي از توليدات داخلي و صدور اعلاميه و بيانيه مبني بر تحريم كالاهاي خارجي يا ترويج كالاهاي داخلي و تعهد عملي خود، به پرهيز از كالاي خارجي و استفاده از كالاهاي داخلي، نقش مؤثري در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية مالي ايراني داشته اند، به گونه اي كه صداي اعتراض بيگانگان مبني بر از بين رفتن منافع اقتصادي آنان همواره بلند بوده و اين علماي فهيم و با كياست همواره آماج خشم و نفرت بيگانگان بوده اند. توجه علماي شيعه به پيامدهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مصرف كالاي خارجي و منافع اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي مصرف كالاهاي داخلي، مثل تضعيف نفوذ نظامي دشمن، افزايش ثروت و سرماية ملي، ممانعت از خروج سرماية داخلي، ممانعت از خروج نيروي كار ايران، رشد معنويت و اخلاق و دينداري در جامعه، نيز جالب توجه است.
عالمان شيعه با بصيرت كامل سياسي و تعهد به وظايف ديني خود، ضمن شناخت برنامه ها و اقدامات دشمن، نسبت به همة مسائل جامعة اسلامي، حتي مسائل اقتصادي و سياسي حساس بوده و براي رشد و اعتلاي جامعه اقدامات لازم و مناسب هر مقطع انجام داده اند و همانند برخي متدينان متحجر، وظيفة خود را منحصر در تدريس و بيان اخلاق و معارف و صرف حضور در مسجد و مدرسه ندانسته اند و در جريان تمام اتفاقات سياسي ـ اجتماعي روز بوده و مواضع مناسب خود را نسبت به آن ابراز داشته اند. برخلاف عموم روشن فكران غرب گراي ايراني، كه عامل و جاده صاف كن حضور استعمار در ايران و اعطاي منابع ملي كشور به آنها بوده اند، عالمان شيعه عموماً مانع حضور و استيلاي استعمارگران و حافظ منابع و سرمايه هاي ملي كشور بوده اند.
منابع
آيت اللهي، سيدمحمدتقي(1363)، ولايت فقيه زيربناي فكري مشروطه مشروعه، تهران، اميركبير.
ابوالحسني(منذر)، علي(1386)، مروري بر انديشه و سيره سياسي صاحب عروه(تابستان1386)، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، ش 42، ص 133-204
بصيرت منش، حميد(1378)، علما و رژيم رضاشاه، چ دوم، تهران، عروج.
رجبي، محمدحسن(1390)، مكتوبات و بيانات سياسي و اجتماعي علماي شيعه دوره قاجار، تهران، نشر ني.
شريف كاشاني، محمدمهدي(1362)، واقعات اتفاقيه در روزگار، به كوشش: منصوره اتحاديه (نظام مافي) و سيروس سعدونديان، تهران، نشر تاريخ ايران.
نجفي، موسي و موسي حقاني(1381)، تاريخ تحولات سياسي ايران، چ 2، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
نجفي، موسي(1391)، انديشه تحريم و خودباوري، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، تهران.
ـــــ ، (1378)، انديشه سياسي و تاريخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهاني، چ دوم، تهران، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
ـــــ ، (1390)، حكم نافذ آقانجفي، با همكاري عليرضا جوادزاده، تهران، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
ـــــ ، (1384)، انديشه سياسي و تاريخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهاني، چ سوم، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
نجفي، موسي، 1390، حكم نافذ آقانجفي، با همكاري عليرضا جوادزاده، تهران، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
نجفي، موسي، 1378، انديشه سياسي و تاريخ نهضت حاج آقانورالله اصفهاني، چ دوم، تهران، موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
مطبوعات
روزنامه انجمن مقدس ملي اصفهان، شوال المكرم سنه 1325 ق.
روزنامه ثريا، ش 47، 10 جمادي الاول 1317 قمري.
روزنامه حبل المتين، س 7، ش 24 و ش 29.
روزنامه زاينده رود، شمارة 10، ربيع الثاني1329.
نقش علماي شيعه در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايراني1
سال دهم، شماره دوم، پياپي 35، پاييز و زمستان 1392
مهدي ابوطالبي / استاديار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره abotaleby@gmail.com
دريافت: 20/2/1393 ـ پذيرش: 7/7/1393
چکيده
جمهوري اسلامي ايران بهسبب مقاومت در برابر نظام سلطه، آماج تهاجمهاي متعددي قرار گرفته است. از جملة اين تهاجمها، تهديدها و تحريمهاي اقتصادي است. بر همين اساس، مقام معظم رهبري بحث «اقتصاد مقاومتي» را بهعنوان بهترين راهبرد مطرح کردند. از نظر ايشان، يکي از راهکارها حمايت از توليد ملّي و کار و سرماية ايراني است. از آنرو که اينگونه تهديدها و تحريمها در دورههاي گذشته نيز در کشور ما سابقه داشته، اين مقاله به دنبال پاسخ به اين پرسش است که در تجربة تاريخي ما، علماي شيعه براي حمايت از توليد ملّي و کار و سرماية ايراني چه راهکارها و اقداماتي داشتهاند؟ براي پاسخ به اين سؤال، عملکرد و بيانات علماي شيعه در دورة قاجار، که دوران هجوم اقتصادي غرب به ايران بوده، در متون تاريخي بر اساس روش «تحليل محتواي کيفي» بررسي شده است. نتيجة اين بررسي آن است که عالمان شيعه با صدور بيانيه، در تحريم کالاهاي خارجي و ترويج کالاهاي داخلي، تشويق و حمايت از تأسيس شرکتهاي اقتصادي داخلي و تعهد عملي به استفاده از کالاهاي داخلي و قناعت در زندگي، نقش زيادي در اين زمينه داشتهاند.
1.مقدمه
علماي شيعه همواره بر اساس وظيفه اي كه برعهده دارند و آن هدايت و رهبري جامعة اسلامي در عصر غيبت در راستاي احكام اسلام و موازين شرع است، اقدامات گوناگوني انجام داده اند. اما ذهنيت عمومي جامعه اين است كه وظايف و اقدامات عملي علما عموماً در مباحث خاص ديني، مثل برپايي مراسم ديني، وعظ و خطابه و امامت جماعت و پاسخ گويي به سؤالات و شبهات اعتقادي و شرعي مردم بوده است. ازاين رو، فعاليت هاي علماي شعيه در عرصه هاي خاص اقتصادي، سياسي، بين المللي و فرهنگ اجتماعي كمتر مورد توجه بوده و كمتر بيان شده است. نمونه هاي زيادي از اقدامات علما در حفظ مواريث ديني، مقابله با شبهات اعتقادي، مناظرات مذهبي و عقيدتي سراغ داريم. اما اگر از نقش علماي شيعه در حفظ اقتصاد ملي يا هويت ملي يا منافع ملي كشور سخن بگوييم قطعاً اطلاعات كمتري در اين زمينه وجود دارد. اين در حالي است كه چون دين اسلام دين جامع است و براي همة عرصه هاي زندگي بشر برنامه دارد، طبيعتاً عالمان اسلامي، كه وظيفة تبليغ دين و حراست از آموزه هاي ديني و اجراي آن در جامعه برعهده دارند، بايد در عرصه هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي نيز فعال باشند. در تاريخ معاصر ايران، كه دورة هجوم نظامي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي غرب به اين كشور است، همواره شاهد حضور زيركانه و مؤثر علماي شيعه در مقابله با اين تهاجم بوده ايم. يكي از اقدامات علماي شيعه در مواجهه با اين تهاج ها، به ويژه هجمة اقتصادي، دفاع و حمايت از كار، توليد و سرماية ايراني است. اين مقاله نقش آنها در اين مسئلة اقتصادي را بررسي مي كند.
لازم به ذكر است در خصوص اين موضوع، آثاري منتشر شده است؛ مثل مقالة نقش و آثار شركت اسلاميه در انديشة خودكفايي به قلم آقاي مصطفي مرتضوي كه صرفاً به يكي از اقدامات مذكور، يعني شركت اسلاميه پرداخته است. همچنين مقالة رهيافت امنيتي آقانورالله نجفي و شهيد مدرس به قلم آقاي رشيد ركاميان كه به مباحث امنيتي در بعد فرهنگي، قضايي، نظامي و اقتصادي پرداخته كه يك بعد آن، يعني بعد اقتصادي با اين مقاله نزديك است، آن هم صرفاً در خصوص اقدام اقتصادي آقانورالله به ويژه شركت اسلاميه. همچنين مقالة ده فتواي مذهبي- سياسي متعلق به آيت الله استادي كه ايشان نيز تعداد محدودي از فتاواي علما را به صورت سند تاريخي ذكر كرده اند و تحليل چنداني دربارة محتواي آن ندارند. همچنين مقالة پيكار پيروز مرجعيت شيعه عليه استعمار انگليس كه به تفصيل به دو اقدام مرحوم كني و مرحوم شيرازي در قراردادهاي رويتر و رژي پرداخته است. مقاله اي نيز با عنوان مباني فقهي حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايراني تأليف رضا اسلامي منتشر شده كه صرفاً به مباني فقهي بحث پرداخته است، نه نمونه هاي تاريخي.
همچنين تك نگاري هايي دربارة برخي علما، مثل آيت الله ملّاعلي كني يا مرحوم صاحب عروه (ابوالحسني، 1386) يا آقانجفي اصفهاني و آقانورالله اصفهاني (نجفي، 1390؛ نجفي، 1387) نوشته شده كه به زندگي و حيات سياسي ـ اجتماعي اين بزرگواران پرداخته و ضمن آن برخي از اقدامات آنها را كه در زمينة حمايت از منافع ملي و سرمايه هاي ملي بوده، ذكر كرده است. تفاوت اين مقاله با تحقيقات مذكور در اين است كه اولاً، يك نگاه كلي به عملكرد علما در كل دورة قاجاريه در موضوع مذكور دارد، ثانياً، به روش تحليل محتوا، به تحليل متن اعلاميه ها و فتاوا پرداخته و علل و انگيزه هاي صدور اعلاميه ها و فتاوا و ساير اقدامات را بررسي و تحليل و در يك قالب خاص، دسته بندي كرده و با نگاه موضوع روز، يعني حمايت از كار و سرماية ايراني اين تحليل را انجام داده است كه اين زاويه نگاه و اين نوع تحليل و دسته بندي نوآوري و تفاوت اين مقاله با ساير آثار منتشرشده در اين زمينه به شمار مي آيد.
الف. ترغيب و حمايت از تأسيس شركت هاي اقتصادي داخلي
يكي از راهبردهاي علماي شيعه در مقابله با هجوم اقتصادي غرب، تقويت اقتصاد داخلي بوده است. يكي از اقدامات در اين زمينه، تشويق و حمايت از تأسيس شركت هاي اقتصادي داخلي است. مهم ترين مصداق اين حركت، تأسيس شركت اسلاميه اصفهان در سال 1316ق، يعني قريب هفت سال پس از قيام تنباكو در اصفهان است. اين شركت با همت دو مجتهد بزرگ اصفهان، مرحوم آيت الله آقانجفي اصفهاني و برادرشان شهيد حاج آقانورالله اصفهاني تأسيس شد. پس از قيام تنباكو، و بروز فوايد بي شمار آن، اين دو بزرگوار اين گونه برنامه ريزي مي كردند كه علاوه بر حضور نداشتن كالاها و منسوجات خارجي در زندگي مردم، امكانات داخلي را براي توليد بسيج نموده و با ابتكار ايراني، به توليد بپردازند و ملت را براي حمايت از آن تشويق كنند و تحريم كالاهاي بيگانه را بعد اثباتيِ عملي ببخشند. ازاين رو، مرحوم آقانجفي پس از مراسم نماز جماعت در مسجد جامع سلطاني (مسجد شاه) طي سخنراني مبسوط و مهمي با استناد به آيات و روايات، از مردم خواست از مصرف كالاها و منسوجات خارجي خودداري كنند و به مصرف كالاهاي داخلي روي آورند. ايشان در نامه ها و اعلاميه هاي بعدي، مردم را به استفاده از كالاهاي اسلامي تشويق مي كرد (نجفي، 1387، ص 59-61).
روزنامة حبل المتين به نقل از خبرنگار خود در اصفهان، در رابطه با نقش آقانجفي اصفهاني در اين باره مي نويسد:
حضرت حجة الاسلام حاج شيخ محمدتقي [آقانجفي] ـ مدظله العالي ـ عنوان مفصلي را من باب ترك منسوجات و مصنوعات خارجه در ترويج امتعه و اقمشة داخله و بيست و هفت مورد در قرآن، كه منع از معاشرت خارجه است، بياني خيلي مفصل و عنواني بسيار عام فهم، ارشاد فرموده اند… علماي اسلام در اين شركت مقدس، شخصاً شركت ماليه نموده اند و از بذل نصايح و تشيوق عموم به امتعة اسلامي و دوري از استعمال امتعة خارجه، دقيقه اي فروگذار نمي كنند… حضرت حجة الاسلام آقاي نجفي و بندگان ثقةالاسلام [حاج آقا نورالله] و جناب آقايان علماي اسلام ـ سلمهم الله تعالي ـ در راه اين شركت مقدس، از هستي خود گذشته اند (حبل المتين، ش 20، ص 9).
1. حمايت از توليد داخلي و كار و سرماية ايراني
اين شركت كه يك اساس نامة قوي با 43 فصل و يك خاتمه داشت، با اهداف مهمي در عرصة حفظ و تقويت اقتصاد ملي در مقابل نفوذ اقتصادي بيگانه تأسيس شد. آقا نجفي اصفهاني در نامه هايي كه به مطبوعات، از جمله روزنامة حبل المتين نوشت، به پيشرفت در اين زمينه در حد خودكفايي اقتصادي و احتياج نداشتن به بيگانه اشاره كرد:
رجاء دارم كه به حسن اهتمام علماء اعلام و توجه اسلاميان، موجبات رواج صنايع و امتعة اسلاميه زياده بر اين، يوماً فيوماً در ترقي و شيوع بشود؛ چنانچه در اصفهان و توابع، لباس اغلب مسلمانان از همين منسوجات و امتعة اسلاميه مي باشد و رواج دارد. ان شاءالله تعالي به طوري شايع خواهد شد كه كفايت عموم اسلاميان را بنمايد (همان، ش 19، ص 17). … مسلمين را حاجت به منسوجات و ملبوسات غير نباشد (همان، ش 25).
بر همين اساس، روزنامة ثريا به آگاهي و توجه عالمان ديني به مسائل سياسي ـ اجتماعي و اقتصادي اشاره كرد و به ويژه اين عالم ديني را آغازكنندة ترقي و پيشرفت در ايران دانست:
… رؤساي روحاني ملت و امر دولت ايران، معني وطن و ترقي آن را شناخته و درصدد ارتقاء بدان مدارج عاليه برآمده اند. اگر نام مبارك حجة الاسلام آقانجفي ـ مدّ ظله العالي ـ را سرآغاز تاريخ ترقي ايران قرار دهيم، شايسته و سزاست… (ثريا، 1317ق، ش47).
فصول گوناگون اساس نامة اين شركت و اهداف تعيين شده حاكي از ديد وسيع و متفكرانة اين عالم ديني و توجه دقيق وي به معضلات و مشكلات اقتصادي جامعة زمان خود است كه براي حل اين مشكلات، اقدام به تأسيس اين شركت نمود. در اساس نامة اين شركت، اهداف كلي تأسيس شركت اين گونه ذكر شده است:
1. دسترسي به سود بيشتر اقتصادي از طريق راه اندازي كمپاني و شركت در نسبت با كار تجارت فردي؛
2. خروج از ذلت احتياج به امتعة خارجي؛
3. تثبيت و تقويت هرچه بيشتر تجارت داخله در برابر تجارت خارجه؛
4. جلوگيري از خروج ثروت داخلي به خارج از كشور؛
5. جلوگيري از مهاجرت نسل هاي آينده به خارج از كشور براي مزدوري و كارگري نزد بيگانگان؛
6. تسهيل در امر معيشت مردم به علت ارزان تر بودن منسوجات و مأكولات داخلي نسبت نوع خارجي آنها؛
7. ارائة الگويي تجاري براي آيندة ملت و دولت؛
8. جلوگيري از رواج معاملات ربوي بيگانگان.
چنانكه پيداست، تأكيد بر كار جمعي به جاي فردي، احتياج نداشتن به بيگانگان، ممانعت از خروج ثروت ملي و نيروي كار و تقويت اقتصاد ملي، و حل مشكلات اقتصادي مردم از جمله اهداف اصلي شركت است؛ مشكلاتي كه تقريباً همگي امروز از جمله مشكلات اقتصادي جامعه ماست (ر.ك: نجفي، 1384، ص32-34). بنيان گذاران اين شركت در اساس نامة آن، فوايد و كارايي آن را اين گونه بيان كرده اند:
[اين شركت] آب رفته را به جوي آورد و رشتة گسيختة تجارت داخلة ما را محكم خواهد نمود. ملك و وطن ما را آباد و احياي صنايع منقرض شدة ما را حيات مي دهد. ما را از ذلّت احتياج به امتعة خارجي مي رهاند. قماش هاي قلب فسادشدة خارج كه در عوضش روح و ثروت مملكت ما مي رود موقوف دارد، و صنايع استادان خودمان را، كه فعلاً جاذب انظار تمام صنعت گران عالم است و در تماشاخانه هاي خارجه به يادگار در كمال احترام نگه مي دارند، به حال اولين عود مي دهد. راه هاي مملكت را شوسه و آهن كرده، حمل و نقل ما را سهل خواهد نمود. از قحط سالي و تعدّي محتكرين بي انصاف نجاتمان مي دهد. اطفال ما را تربيت مي كند. در سال، كه هزارها از نفوس و برادران ديني ما به خارجه مسافرت كرده، در كمال ذلت به مزدوري غير مذهب ما، جان شيرين مي سپارند، به كار و شغل داخلة مملكت باز خواهد داشت (همان، ص 48-49).
2. استقبال اقشار جامعه از محصولات شركت
اين شركت، كه براي تقويت اقتصاد داخلي و مقابله با نفوذ اقتصادي بيگانگان و سلطة آنها بر كشورهاي اسلامي تأسيس شد، استقبال عظيم مردم را در پي داشت و ميزان سرور و بهجت مردم از توفيق اين شركت به اندازه اي بود كه در برخي شهرها، از جمله بوشهر و كاشان به هنگام ورود اولين البسة اين شركت، مجلس جشن و بزم به راه انداختند. در توصيف اين شور و حرارت آمده است:
چنان وجد و سرور در اهالي از وضيع و شريف ملاحظه شد كه در هيچ عيد از اطفال نديده بودم. و در تعريف منسوجات وطني، همين يك نكته شاهد است كه بلژيكي هاي مأمورين گمرك و ساير اهالي خارجه از اين تن خواه خريدند و نهايت توصيف مي نمودند. الفضل ما شهدت به الاغيار (حبل المتين، ش 24، ص 25؛ ش 29، ص15).
مطبوعات و رسانه هاي داخلي و خارجي نيز به شدت نسبت به اين حركت توجه نشان دادند و اخبار گسترش و توسعة آن را منتشر مي كردند. آقانجفي و حاج آقا نورالله اصفهاني در نامه هايي كه در تشكر از توجه روزنامه ها به اين اقدام نوشتند، از اين حركت به مثابة يك جهاد اقتصادي نام بردند. در نامة ايشان به روزنامة ثريا آمده است:
گمانم اين است اقدام در اين عمل خير، امروز به منزلة جهاد است و عندالله ثواب و اجر عظيم دارد؛ چه ملت و امت ناجيه را از احتياج به كفار مانع بزرگي است… در اين مدت قليل، منسوجات شركت اسلاميه بين المسلمين خيلي رواج يافته و ترقي نموده است و بسيار اشياء و اجناس نفيسه اختراع كرده اند (ثريا، 1317ق، ش47).
همچنين نوع اين اقدام، كه در جهت حفظ منافع اقتصادي جامعة اسلامي و مقابله با سلطة بيگانگان بر امت مسلمان بود، حمايت جدي علماي مسلمان در مناطق گوناگون را موجب گرديد و علماي بزرگي همچون آيات عظام ملّا محمدكاظم خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي، ميرزا حسين نجل ميرزا خليل، محمد الغروي الشربياني، ملّا محمدحسن مامقاني، ميرزا فتح الله شيرازي اصفهاني معروف به شريعتمدار، ميرزا محمدحسين نوري معروف به محدث نوري و صدر اصفهاني به شكل هاي گوناگون مثل فتوا، اعلاميه، سخنراني و تأليف كتاب، به حمايت از آن برخاستند. براي نمونه، آيت الله آخوند خراساني در نامه اي، از شاه خواست تا با خلع لباس ذلّت و لبس لباس عزّت و استفاده از البسة مصنوعة اسلاميه، هم به ترويج ملت بيضاء و تقويت دولت عظمي و اسباب آسايش عموم عباد و ترقيات عامه و قاطبين بلاد محروسه ايران بپردازد و هم باعث شود تا ملت، كه به مقتضاي الناس علي دين ملوكهم شيوة وي را ادامه دهند كه كهن جامة خويش را پيرايش، به از جامه عاريت خواستن است (ر.ك: ثريا، ش 13).
حتي در برخي شهرها از جمله در شيراز، علما برخي از وعاظ را روانة نقاط گوناگون شهر و روستا كردند تا به مردم اطلاع دهند و از آنان بخواهند كه از اين به بعد، تنها از منسوجات شركت اسلامية اصفهان استفاده كنند (حبل المتين، ش18، ص12). آنچه در اين مكتوبات و اعلاميه هاي تاريخي قابل دقت و پژوهش است نوع نگاه و منطق گفتاري مندرج در آن است. استفاده از واژه هايي مثل پوشيدن لباس عزت و خلع لباس ذلت و مفاهيمي كه از فرهنگ سياسي شيعه منبعث شده است ما را به موضوع مهم تر و ژرف تر تكوين سياست ديني شيعه در دوران قاجار و سير تحولات آن سوق مي دهد (نجفي، 1384، ص71).
نكتة مهمي كه در اين اقدامات وجود دارد اين است كه براي رسيدن به خودكفايي و استقلال اقتصادي و رونق توليدات داخلي بر حركت و اقدام ملي مبتي بر قناعت و پرهيز از تجمل تأكيد فراوان شده است؛ چنان كه حاج آقا نورالله اصفهاني در يكي از سخنراني هاي خود مي فرمايند:
امروزه بر ملت ايرانيه و حوزة اسلاميه لازم و متحتم كه در رفع احتياج از خارجه به قدر مقدور و اندازة ميسور بكوشيم؛ يعني لوازم زندگاني را … تا آخرين درجة امكان از امتعة داخلة خود استعمال نماييم و تا در مملكت خود، اگرچه به اضعاف قيمت و خشن باشد، دربند ظرافت نباشيم و از خارجه نخريم و اين اقتصاد ملكي و ملي را كار بنديم و سرمايه و نقود را به خارجه نسپاريم (همان، ص183، به نقل از روزنامة جهاد اكبر، 1325ق، ش14).
استقبال از محصولات اين شركت، كه در حوزة نساجي فعاليت مي كرد، روز به روز افزايش يافت. ازاين رو، براي لباس هاي رسمي نيروهاي نظامي، مدارس علميه و مدارس جديد از منسوجات اين شركت استفاده مي شد (حبل المتين، ش10، ص11؛ انجمن مقدس ملي اصفهان، 1325ق).
3. گسترة فعاليت شركت
با اقدامات انجام شده و استقبال و حمايت هاي فراوان از محصولات شركت مزبور، شركت به سرعت توانست توسعه يافته و قلمرو فعاليت خود را از شهر اصفهان فراتر برد و در بيشتر شهرهاي ايران شعبه داير كند. گسترش توفيق شركت تا حدي بود كه فعاليت آن فراتر از مرزهاي ايران هم رفت و شعبه هايي از اين شركت در شهرهاي پاريس، لندن (با وكالت حاجي ميرزا اسدالله كاشاني و حاجي علي اكبر صاحب شيرازي)، مسكو (با وكالت ميرزا محمدجواد مشكي اصفهاني و ميرزا علي محمدخان كاشاني مدير روزنامة ثريا)، اسلامبول (با وكالت حاجي ميرزا محمدشفيع آقا امين التجار اصفهاني)، بمبئي (با وكالت حاجي سلطان علي شوشتري و حاجي محمدجواد عرب كرماني)، كلكته (با وكالت مؤيدالاسلام مدير روزنامة حبل المتين)، بغداد (با وكالت حاجي سيدمحمدكاظم اصفهاني و حاجي سيدحسين افندي اصفهاني)، بادكوبه (با وكالت حاجي زين العابدين تقي اوف)، قاهره، و… نيز ايجاد شد.
با توسعة فعاليت اقتصادي شركت، حوزة كاري شركت از حوزة نساجي فراتر رفت و به برخي امور مهم اقتصادي، مثل حوزة حمل و نقل و ساختن راه آهن، راه اندازي كارخانة نخ ريسي و به تعبير آن زمان، ريسمان تابي نيز گسترش يافت.
4. به خطر انداختن منافع استعمار
گسترش روز افزون شركت اسلاميه اصفهان، كه با هدف مقابله با نفوذ و سلطة اقتصادي استعمارگران شكل گرفته بود، موجب لطماتي به منافع بيگانگان شد، به گونه اي كه روزنامه ها و نمايندگان انگليس، توسعة آن را سكته به منافع انگليس در تمام منطقة خليج فارس اعلام كردند:
معلوم مي شود ايرانيان اندك اندك از خواب غفلت بيدار شده و قدر و اهميت تجارت، خاصه تجارت شركت را نيكو دانسته، چيزي كه در اين شركت اهميت دارد اين است كه علماي اين ملت نيز در آن شركت دارند و مشوّق اند. و اگر اين شركت معتبر شود، سكتة بزرگي به تجارت انگليس در اصفهان، بلكه در خليج فارس وارد آيد. و بايد تجّار ما نوعي رفتار كنند كه در آينده، بازار تجارتشان از رونق نيفتد، و الاّ عن قريب بايد منتظر خبر بود كه بازار تجارت ما در اصفهان بسته شود (ثريا، 1317ق، ش 47، ص11، به نقل از: روزنامه كاميرشل انگليس).
رشد روزافزون معاملات و عايدات شركت اسلاميه اصفهان به قدري زياد بود كه سفارت انگليس را در معرض موضع گيري و چاره انديشي قرار داد، تا جايي كه سفارت انگليس در يادداشتي به وزارت امور خارجه كشورمان نوشت:
از قرار اطلاعاتي كه از اصفهان مي رسد، علماي آنجا بيشتر بر ضد تجارت خارجه مي باشند… علناً مي گويند كه مردم نبايد امتعة خارجه را بخرند… جناب آقا نورالله در مسجد، چند روز قبل از اين گفته بودند كه اين اقدام، اقدام وطن خواهي است كه تجارت داخله را ترغيب و تجارت خارجه را خارج كنند… [با اين اقدام علما] مشتريان داخله ورشكست خواهند شد و تجار خارجه خانه هاي خود را از اصفهان برخواهند داشت، و در شهرهاي ديگر ايران هم همين طور خواهد شد. اين فقره اسباب خرابي مملكت است (نجفي، 1384، ص63-64).
بر همين اساس، انگليسي ها براي جلوگيري از خطر شركت، به حيله و نيرنگ متوسل شدند و سعي كردند با استفاده از اختلافات مسلمانان و اهل كتاب به اقدامات شركت لطمه زده، مانع موفقيت هاي آن شوند. اما اين طرح ظاهراً بسيار به موقع از جانب انديشمندان طرفدار شركت اسلاميه لو رفت و آنها از طريق اطلاع رساني به مردم، تا حدّ زيادي اين نقشه را خنثا كردند. از سوي ديگر، هوشياري اقليت مسيحي نيز نقشة انگليس را خنثا مي كند. در همين خصوص، خليفه پادري [يكي از القاب روحانيان مسيحي] پاسكال معلم روحاني ارامنه و مسيحيان اصفهان طي نامه اي به مدير روزنامة حبل المتين، كذب ادعاي انگليس را فاش ساخت:
از ديدن اين خبر خيلي متألم شدم… به طور يقين، عرض مي كنم كه از زماني كه شاه عباس صفوي ماها را به ايران كوچانيد، در ضمن اين مدت، كه تقريب سيصد سال است، هيچ زمان طايفة ما آسوده تر و راحت تر از زمان سلاطين قاجار نبوده ]است[. همچنين علماي اصفهان هميشه ما را محترم مي داشته و مي دارند و در كمال دقت، به امور راجعه به ما اقدام مي فرمايند. با اين لطف دولت و ملت، راضي نيستيم كسي اين تهمت بزرگ را به ما بزند. خواهش داريم اين مطلب را در روزنامه درج و ما را از بدنامي بيرون آورده، آسوده دارند (حبل المتين، 1317ق).
در مجموع، حركت جهادي حاج آقانورالله اصفهاني در عرصة اقتصادي، كه با همياري و حمايت ساير علما و اقشار مردم همراه شد، موجب گرديد برخي از مشكلات جدي كشور در عرصة اقتصادي با يك حركت جهادگونه حل شود و در عصري كه عصر امتيازات استعماري روس و انگليس در ايران بود، تا حدي از سلطة اقتصادي بيگانگان بر كشور جلوگيري نمايند. اميدواريم هريك از اقشار امروز جامعة ما نيز با چنين اقداماتي بتوانيم گامي مهم در جهت جهاد اقتصادي برداريم و امروز، كه در عرصه هاي گوناگون سياسي، جهان اسلام و جمهوري اسلامي ايران به موفقيت هاي روزافزون جهاني رسيده است، در اين عرصه نيز بتوانيم موفقيت هايي را كسب كنيم و كارآمدي نظام اسلامي و حكومت ديني را در عرصه هاي گوناگون به رخ جهانيان بكشيم.
صدور فتوا و اعلاميه در تحريم كالاي خارجي و ترويج كالاي داخلي
يكي از اقدامات علماي شيعه در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايرانيان و مسلمانان، صدور اعلاميه ها و فتاواي گوناگون مبني بر تحريم كالاهاي خارجي و حمايت از كالاهاي داخلي و ترويج فرهنگ استفاده از پارچه، لباس، كاغذ و انواع كالاها و صنايع داخلي و ايراني است. علت صدور اين فتاوا و اعلاميه ها آگاهي علماي شيعه از پيامدهاي منفي ورود بي روية كالاهاي خارجي به كشور بوده است. مرحوم آيت الله سيدمحمدكاظم طباطبائي، معروف به صاحب عروه، از علماي بزرگ شيعه در پاسخ به سؤالي در همين زمينه مي نويسند:
آنچه نوشته بوديد، از ترتب مفاسد بر حمل اجناس از بلاد كفر به محروسة ايران - صانها الله تعالي عن حوادث الزمان - صواب، و هميشه ملتفت به آنها و اصناف آن، كه ماية خرابي دين و دنياي مسلمين است، بوده ام و از اقدام شما در تهية دفع آنها، كه بايد از محض غيرت دين و خيرخواهي مسلمين باشد، زياده مسرور شدم (آيت اللهي، 1363، ص174-177).
در اين بخش، به نمونه هايي از اين اعلاميه ها و فتاوا اشاره مي شود. تحريم كالاي خارجي و ترويج كالاهاي داخلي بنا به علل گوناگون و براي رسيدن به اهداف متفاوتي صورت مي گرفت كه مستند به متون اين فتاوا و اعلاميه ها علل و اهداف اين اقدامات بيان مي شود:
علل تحريم كالاي خارجي و ترويج كالاي داخلي
الف. حفظ و افزايش ثروت ملي و سرمايه اسلامي ـ ايراني: يكي از اهداف تحريم كالاي خارجي و ترويج كالاهاي داخلي حفظ ثروت ملي و جلوگيري از خروج سرمايه و پول مسلمانان به سرزمين كفر بوده است. آيت الله آخوند خراساني و آيت الله ملاعبدالله مازندراني، از مراجع بزرگ نجف، كه فتاواي آنها به تعبير كسروي، مهم ترين عامل حضور مردم و سرداراني همچون ستارخان و باقرخان در نهضت مشروطيت بوده، در سال 1329ق در اعلاميه اي كه عليه استفاده از كالاهاي خارجي داده اند، هدف از اين اقدام را جلوگيري از خروج ثروت مملكت و منابع داخلي بيان كرده اند:
… عموم غيرتمندان اسلام و پيروان حضرت خاتم النبيين ـ صلي الله عليه و آله الطاهرين ـ البته اين معني را تا به حال فهميدند و به رأي العين مي بينند كه استعمال امتعة خارجه در بلاد اسلاميه، تا به حال به چه درجه موجب ذهاب ثروت مملكت و نسخ منابع داخله و فقر و فلاكت ملت و تسلط كفار بر مسلمين داخله و فقر و فلاكت ملت و تسلط كفار بر مسلمين شده (نجفي، 1391، ص 81).
مرحوم شيخ محمداسماعيل محلاتي، از علماي نجف در دورة مشروطه، نيز در اعلاميه اي كه در تحريم كالاهاي خارجي صادر كرد، به اين نكته اشاره نمود كه استفاده از كالاهاي خارجي از دو جهت موجب كاهش ثروت ملي خواهد شد.
وجه اول اين است كه مصرف كالاي خارجي موجب مي شود ثروت و مال ايرانيان و مسلمين به جيب اجانب برود و لذا، براي احتراز از اين مسئله، بايد از مصرف اين كالاها پرهيز كرد:
پر واضح است كه امتعه و اقمشه، كه از طرف اجنبي بر ما وارد مي شود، آنچه مخارج برده از گمرك و كراية جهاز و … سركش قيمت آن امتعه نموده، از ما مي گيرند. پس در حقيقت، همة آن مصارف از جيب ما داده مي شود و همة آن ادارات به اندازة خود، به پول ما دوران مي يابد [اداره مي شود] … در حقيقت، تجارت اروپاييان با ما ايرانيان وسيله اي است براي آنكه اموالي از ما استنقاد شود [دريافت شود] و از چنگال ما بيرون رود به مصرف تقويت دول و عمارت بلاد آنها برسد (رجبي، 1390، ص44).
وجه دوم اين است كه مصرف كالاي خارجي موجب تضعيف صنعت و توليد داخلي شده، از اين نظر، موجب كاهش ثروت ملي مي شود:
استعمال آنها [يعني: كالاي خارجي] و به همان اندازه، بلكه بالاتر، اعراضشان از اجناس و حِرَف وطنيه و ترك نمودن آن باعث مزيد رواج آنها و موجب مزيد اندراس [كهنه شدن] اينها [يعني: كالاي داخلي] گرديد و حِرَف و صنايع مملكتي كه سبب استجلاب وجوه نقديه بود، منسوخ شد و آن وجوه نقديه از ما منقطع شد، و آن قوافل [قافله ها] طلا و نقره كه هر ساله در خانه هاي ما وارد شده و منزل مي گزيد؟ به طرف ممالك اروپا رهسپار شد و خانه هاي فرنگيان را منزلگاه خود قرار داد و دست ما از آن اموال تهي و در مقابل جيب آنها پر شد (همان، ص442-443).
در اساسنامة شركت اسلامية اصفهان نيز ـ همان گونه كه قبلاً گذشت ـ يكي از اهداف تأسيس اين شركت جلوگيري از خروج ثروت داخلي به خارج از كشور ذكر شده بود. وقتي در سال 1305 اتحادية اصناف اصفهان قطع نامه اي با عنوان وطن در خطر است صادر نمودند و نسبت به مرگ اقتصادي ايران بر اثر ورود امتعة بي مصرف هشدار داد و تصميم گرفتن من بعد، حتي المقدوراز امتعة اجانب احتراز كرده و به توليدات داخلي قناعت نمايند، حاج آقا نورالله اصفهاني نيز با صدور اعلاميه اي با عنوان اسلام در خطر است، حركت اتحادية مزبور را اين گونه تأييد نمود:
اميدوارم اول كسي كه تأسي به آن هيئت محترمه نمايد اين جانب و هر كس بستگي به اين جانب داشته باشد، بوده باشند و رفته رفته امتعة داخله رواج و احتياجات از خارجه بالمره مقطوع و ثروت مملكت زياد و شوكت و اقتدار و عزت اسلام و مسلمين فوق العاده بشود و توازن صادرات و واردات ايران كاملاً بشود (بصيرت منش، 1378، ص292-293).
ايشان همچنين در رسالة مقيم و مسافر كه در عصر مشروطيت نوشت و به نقد حاكميت استبدادي و آثار سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي آن پرداخت، يكي از آثار اقتصادي حكومت استبدادي را، كه از لحاظ اقتصادي وابستگي به خارج است، اعطاي امتيازات به بيگانگان و خروج ثروت و پول از كشور ذكر كرد:
اگر اندك تأملي بشود همين اعمالي كه اسمش تجارت و //صناعت گذارده ايم اسباب فقر و فاقة دولت ما شده؛ چرا كه تجار ما در واقع، مزدور اجانب مي باشند به اجرت بسيار مختصري. به علت اينكه در سال، چندين هزار تومانِ ما را از طلا و نقره حمل به خارج مي نمايند و اجانب همين پول ها را اسباب محموله تجارت مي نمايند و سالي كُرورها(يك كرور معادل نيم ميليون است) از مملكت ما جلب مي نمايند (نجفي، 1384، ص390).
ايشان راه مقابله با اين اقدام را ايجاد امنيت اقتصادي براي سرمايه گذاري داخلي و تأسيس كارخانجات در داخل كشور و تقويت كشاورزي به شيوه علمي، به منظور بازگشت ثروت كشور به داخل مي دانند:
بايد اسباب كسب و تجارت داخله را فراهم آورد كه از اول صادرات مملكت به قدر واردات باشد كه اين قدر پول از ايران خارج نشود. … و بالمره سرماية تجارت از دست نرود… بايد به رعايا اطمينان داد كه پول هاي خودشان را به كار بيندازند و اشخاص كه در خارج رفته اند تجارت و صناعت مي نمايند به مهماني و امنيت تامه به مملكت وارد كرد و آنها را تشويق كرد تا فوايد تجارت و مناعت آنها عايد مملكت شود. نروند پول هاي خودشان را در بانك هاي خارجه از قرار صد، پنج بگذارند و در داخله پول نابود شود (همان، ص 368 و 369)… اگر كارخانة ريسمان و نساجي داشتيم… قهراً رفع حاجت و مزيد ثروت و ترقي مملكت مي باشد و هم فلاحت [كشاورزي] كه در واقع، معدن معتبر ايران است… اسباب هزارگونه ثروت بود (همان، ص 391).
آيت الله سيدعبدالحسين لاري، از شاگردان ميرزاي شيرازي و عالم برجستة منطقة فارس و لارستان، كه در اواخر دورة قاجاريه اقدام به تشكيل حكومت محلي در اين منطقه نمود، در پاسخ به سؤالي مبني بر حكم استفاده از كالاهاي خارجي، حرمت استفاده از اين كالاها را به خروج ثروت ممالك اسلامي به ممالك بيگانه و كمك به كفار مستند ساخت:
امروز آنچه پول از بلاد اسلاميه به بلاد خارجي مي رود اعانت [كمك] به اعداء دين و استعداد [آمادگي] كفار است براي ريختن خون اسلام و مسلمين. [پس] حرام است استعمال آنها سياسۀً و ديانۀً حفظاً للاسلام و المسلمين مگر در صورت اضطراب و عدم وجود اشياء وطني اسلامي… (آيت اللهي، 1363، ص173ـ174).
حمایت از کالای ایرانی
اگر از کالای ایرانی حمایت نشود و جلوی قاچاق کالا گرفته نشود، مشکلات و پيامدهاى اقتصادى فراوانی در کشور پدید می آید.
قاچاق كالا اقتصاد كشور را از نظر توليد، سرمايهگذارى، صادرات و اشتغال تحت تأثير قرار داده و آثار مخربى بر آنها مىگذارد. از عمدهترين تأثيرات منفى قاچاق كالا، تأثيرات آن بر سرمايهگذارى است. قاچاق كالا تأثير تعرفههاى مؤثر را از بين برده و توان رقابتى محصولات داخلى را با محصولات مشابه خارجىكمرنگمىسازد.(محمّد طيبيان، اقتصاد كلان.)
قاچاق باعث اختلال در اجراى قانون، ايجاد فرهنگ قانونگريزى، اختلال در تجارت رسمى، گسترش اقتصاد زيرزمينى، كاهش سطح معيشت، انتقال فشار مالياتى بر بخش رسمى اقتصاد، هدر رفتن منابع ملى، كاهش سرمايهگذارى، تضعيف توليد، كاهش نرخ رشد اقتصادى، كاهش درآمد دولت، ايجاد اختلال در برنامهريزىهاى اقتصادى و چرخش پول خارج از نظام ارزى، تنزل و كاهش قيمت صادرات قانونى، متضرر شدن يا ورشكستگى توليدكنندگان و كاهش درآمد و عوايد گمركى مىشود.(محمّد غفاريان، بررسى قاچاق كالا در ايران، ص 45 / عليرضا مقدسى، بررسى ابعاد قاچاق كالا و ارائه راهكارهايى جهتهدايت آن به مسيرهاى اقتصاد رسمى كشور، ص 119.)
اگر جلوی قاچاق کالا گرفته شود، کشور از نظر تولید و اشتغال رونق پیدا می کند. و اقتصاد دچار رکود نمی شود.
ایجاد قوانین سفت و سخت ئدر مورد قاچاق کالا، می تواند باعث کم شدن قاچاق و دلگرمی تولید کنندگان داخل شود.
همنوا با ابوحمزه
دعاهایی که ما میخوانیم، پر از حکمت است. در دعاهای مأثور از ائمّه علیهمالسّلام که به ما میرسد، نکاتی عاید از معارف وجود دارد که حقیقتاً مورد احتیاج انسان است. آن بزرگواران با آوردن این نکات در دعاها به ما یاد میدهند که از خدا چه بخواهیم.
در فرازی از دعا می خوانیم که
«وَ اَصْلِحْ جَمیعَ اَحْوالی»؛ «همه کارهای من و احوال مرا اصلاح کن. حالِ دعای مرا اصلاح کن. حالِ زندگی معمولی من و خانوادهام را اصلاح کن. حالِ شغلی را که دارم، اصلاح کن. همهی خصوصیات مرا اصلاح کن.»
اصلاح هر امری، به حسب خودش، یک دعای عالی، کامل و جامع.
دعایت می کنم
دعایت می کنم عاشق شوی روزی
بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
.
دعایت می کنم با این نگاه خسته گاهی مهربان باشی
به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی
بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها
بخوانی نغمه ای با مهر
.
دعایت می کنم در آسمان سینه ات خورشید مهری رخ بتاباند
.
دعایت می کنم روزی زلال قطره اشکی
بیابد راه چشمت را
سلامی از لبان بسته ات جاری شود با مهر
.
دعایت می کنم یک شب تو راه خانه خود گم کنی
با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را
.
دعایت می کنم روزی بفهمی با خدا
تنها به قدر یک رگ گردن و حتی کمتر از آن فاصله داری
و هنگامی که ابری ، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد
مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی
.
دعایت می کنم روزی بفهمی
گرچه دوری از خدا ، اما خدایت با تو نزدیک است
.
دعایت می کنم روزی دلت بی کینه باشد ، بی حسد
بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست
شبانگاهی ، تو هم با عشق با نجوا
بخوانی خالق خود را
اذان صبحگاهی سینه ات را پر کند از نور
ببوسی سجده گاه خالق خود را
دعایت می کنم روزی خودت را گم کنی
پیدا شوی در او
دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و با او بگویی :
بی تو این معنای بودن سخت بی معناست
.
دعایت می کنم روزی نسیمی خوشه اندیشه ات را
گرد و خاک غم بروباند
کلام گرم محبوبی
تو را عاشق کند بر نور
.
دعایت می کنم وقتی به دریا می رسی
با موج های آبی دریا به رقص آیی
و از جنگل ، تو درس سبزی و رویش بیاموزی
بسان قاصدک ها با پیامی نور امیدی بتابانی
لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی
به کام پرعطش یک جرعه آبی بنوشانی
.
دعایت می کنم روزی بفهمی
در میان هستی بی انتها باید تو می بودی
بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا
.
برایت آرزو دارم
که یک شب ، یک نفر با عشق در گوش تو
اسم رمز بگذشتن ز شب ، دیدار فردا را به یاد آرد
.
دعایت می کنم عاشق شوی روزی
بگیرد آن زبانت
دست و پایت گم شود
رخساره ات گلگون شود
آهسته زیر لب بگویی : آمدم
به هنگام سلام گرم محبوبت
و هنگامی که می پرسد ز تو ، نام و نشانت را
ندانی کیستی
معشوق عاشق ؟
عاشق معشوق ؟
آری ، بگویی هیچ کس
.
دعایت می کنم روزی بفهمی ای مسافر رفتنی هستی
ببندی کوله بارت را
تو را در لحظه های روشن با او
دعایت می کنم ای مهربان همراه
تو هم ای خوب من
گاهی دعایم کن
ادویه هایی برای کاهش وزن
آیا می دانید که ادویه ها به غیر خواص طعم دهندگی به غذاها می توانند به شما در وزن کم کردن نیز کمک کنند. اگر می خواهید در مورد این ادویه بیشتر بدانید این مطلب را مطالعه کنید.
چاشني نه تنها به غذا طعم مي دهد بلکه باعث کاهش وزن نيز مي شود. از اين رو يکي از شايع ترين روش هاي کاهش وزن، افزودن ادويه به غذاست.
اغلب کساني که به دنبال کاهش وزن هستند فکر مي کنند بايد غذاي بدون ادويه مصرف کنند در حالي که بايد متوجه باشند که رژيم کاهش وزن به معناي مصرف مواد غذايي سالم به جاي مواد غير سالم است. بهترين راه براي کاهش دادن ميزان کالري دريافتي، افزودن ادويه به مواد غذايي است.
زنجبيل
این ادویه علاوه بر داشتن طعم خوب، خاصيت مدر دارد و حرکت ماده غذايي و مايعات را در سيستم گوارشي بهبود مي بخشد. مانع جذب کلسترول در خون مي شود و سوخت و ساز بدن را تقويت مي کند.
دانه خردل
این ادویه با ايجاد حرارت در بدن و تقويت روند سوخت و ساز، چربي بيشتري در بدن سوخته مي شود. نتايج بررسي ها نشان داده است مصرف يک قاشق مرباخوري خردل تند، روند سوخت و ساز بدن را براي چندين ساعت ۲۰ تا ۲۵ درصد افزايش مي دهد.بنابراين خوردن خردل با غذاي حاوي ۷۰۰ کالري، باعث سوختن ۴۵ کالري خواهد شد.
دارچين
افزودن يک قاشق مرباخوري پودر دارچين به غذاي روزانه باعث کاهش قند خون و در نتيجه کاهش وزن مي شود. کلسترول مضر را ۲۷ -۷ درصد و چربي کلي را ۲۶ -۱۲ درصد کاهش مي دهد. توجه داشته باشيد، دارچين داراي ماده ای شیمیایی به نام کومارين است که در صورت مصرف زياد به کبد آسيب مي رساند.
فلفل سياه
اگرچه همه ما اين ادويه را در منزل داريم اما تقريبا کمتر کسي از خواص آن مطلع است. پيپرين که ماده اصلي موجود در اين ادويه است، سوخت و ساز چربي را ۸ درصد افزايش مي دهد. علاوه بر آن، سيستم گوارشي را بهبود مي بخشد و به جذب بيشتر ماده مغذي کمک مي کند.
آویشن
این ادویه بسیار خوش بو از سالهای دور در کشور ما ایران مورد استفاده قرار می گرفته است دارای خواص بسیاری است. از جمله این خواص می توان به بحث خواص ضد باکتریایی این ماده اشاره کرد. در عین حال روغن آویشن نیز برای ضد عفونی کردن و تقویت سیستم گوارش مناسب است.
زردچوبه
این ادویه نیز از جمله قدیمی ترین مواد مورد استفاده در غذاهای خوشمزه ایرانی است. تحقیقات اخیر ثابت کرده است که زردچوبه دارای آنتی اکسیدانهایی است که با عوامل سرطان سینه مقابله می کند. همچنین استفاده از این ادویه باعث می شود تا بدن شما آنزیم هایی را ترشح کند که باعث هضم چربی و قندهای موجود در غذا می شود.
منبع:باشگاه خبرنگاران
اگر ماهي نمي خوريد لااقل گردو بخوريد
ماهي از آن غذاهايي است که متخصصان تغذيه هميشه مصرف آن را توصيه مي کنند اما اين افزايش مصرف معمولا فقط در شب سال نو دچار يک شوک مي شود و دوباره در طول سال فروکش مي کند. اگر احيانا به اين فکر افتاده ايد که اين عادت سالم، يعني مصرف مرتب ماهي را در طول سال حفظ کنيد و احيانا اين سوال براي تان ايجاد شده که ماهي هاي مختلف چه فرقي با هم دارند، گفتگوي سلامت را با دکتر ميترا زراتي، متخصص تغذيه و رژيمدرماني، بخوانيد…. به عنوان اولين سوال مي خواهم اين را بپرسم که آيا گوشت ماهي هاي پرورشي و آزاد، از نظر ارزش غذايي، با هم تفاوت دارند؟ شما مصرف کدام را توصيه مي کنيد؟ همان طور که مي دانيد، امگا3 موجود در ماهي تقريباً در هيچ يک از مواد غذايي يافت نمي شود. در رابطه با ماهي هاي آزاد و پرورشي بايد گفت تفاوت بسيار کوچکي در مقدار امگا3 موجود در آن ها وجود دارد. ماهي هاي آزاد که در دريا رشد مي کنند از موجوداتي به نام فيتوپلانگتون ها تغذيه مي کنند که اين موجودات منبع امگا3 ماهي ها را فراهم مي کنند لذا وقتي ماهي ها از اين موجودات به عنوان غذا استفاده مي کنند، قطعا ميزان امگا3 در بدن شان بالا مي رود. اما در مورد ماهي هاي پرورشي بايد گفت فيتوپلانگتون ها در دسترس نيستند و نمي توان براي افزايش امگا3 آن را در جيره غذايي ماهي گنجاند. به همين دليل ميزان امگا3 موجود در بدن ماهي هاي پرورشي در مقايسه با ماهي هاي آزاد کمتر است. خوشبختانه امروزه غذاي ماهي هاي پرورشي را با امگا3 غني کرده اند تا بتوانند تا حدي اين تفاوت را از بين ببرند. ماهي آزاد يعني مصرف ماهي آزاد ارجحيت دارد؟ نه هميشه! در يک شرايطي توصيه مي شود از ماهي هاي پرورشي به جاي ماهي هاي آزاد استفاده شود؛ مثلا در دوران بارداري هميشه اين دغدغه ذهني وجود دارد که ماهي هاي آزاد مي توانند آلوده به جيوه باشند. جيوه در قسمت هاي چرب ماهي مثل زير پوست، گوشت و کبد آن ذخيره مي شود و از آن جا که جيوه براي جنين بسيار سمي است و عوارض عصبي به دنبال دارد، بهتر است افراد در دوران بارداري از ماهي هاي پرورشي مثل قزلآلا استفاده کنند. احتمالا تفاوت هايي هم بين ماهي هاي رودخانه اي و دريايي وجود دارد؛ اين طور نيست؟ بله؛ ماهي هاي دريايي اکثرا از فيتوپلانگتون ها تغذيه مي کنند ولي در فصولي از سال، اين ماهي ها، به ويژه ماهي هاي درياي خزر مهاجرت کرده و وارد جريان آب رودخانه مي شوند. در دوران تخم ريزي، ماهي ها از پروتئين و انرژي ذخيره در بدن شان استفاده مي کنند و بنابراين ارزش غذايي گوشت آن ها به ويژه در ماهي هاي سفيد پايين مي آيد. در رابطه با ماهي هاي شمال و جنوب، چه طور؟ آيا تفاوتي در ارزش غذايي آن ها وجود دارد؟ از انواع ماهي هاي شمال مي توان به ماهي آزاد و سفيد يا کفال و از ماهي هاي جنوب مي توان به شير، سنگ سر و شوريده اشاره کرد. اين ماهي ها تفاوت اندکي در طعم دارند. علت آن هم نوع تغذيه ماهي در آب دريا است. به طور حتم آب دريا در شمال و جنوب از نظر مواد غذايي کمي متفاوت است. ماهي هاي آب هاي جنوب از نظر مواد معدني و به ويژه يُد غني تر از ماهي هاي درياي خزر هستند. اين ماده معدني معمولا از نمک هاي يُددار دريافت مي شود اما در مقام بعدي بهترين منبع غذايي يُد، ماهي ها هستند و همان طور که گفتم، ماهي هاي جنوب از اين نظر بسيار غني تر هستند. آيا گوشت ماهي هاي مختلف هم ويژگي هاي خاصي دارند؟ ببينيد؛ کلا ماهي ها از نظر مواد مغذي و نوع چربي تفاوت چشم گيري ندارند و نمي توان گفت که مثلا ماهي سفيد ارزش غذايي بيشتري نسبت به ماهي شوريده دارد اما آنچه که مهم است(به ويژه در ماهي هاي جنوب مثل شير و شوريده) قابليت هضم راحت آن ها است. به طور کلي، گوشت ماهي ها در مقايسه با گوشت مرغ و گوشت قرمز چون بافت پيوندي تردتري دارند، راحت تر هضم مي شوند. مصرف ماهي شوريده، شير و حلوا که جزو ماهي هاي جنوب هستند به ويژه در دوران سالمندي که مشکلات اسيد معده و مشکلات گوارشي پيش مي آيد و هضم موادغذايي مشکل تر مي شود، قطعا مفيد تر است. ماهي سالمون ماهي هايي مثل ساردين، سالمون که در نواحي شمالي کشور رشد مي کنند، جزو ماهي هاي چرب طبقه بندي مي شوند، يعني امگا3 در اکثر ماهي ها در جگر متمرکز است در حالي که در ماهي هاي چرب در گوشت ماهي مقدار امگا3 بسيار بالا است. امگا3 بيشتر در دوران سالمندي، کودکي و بارداري اهميت فراوان دارد و مصرف آن به ويژه در مبتلايان به بيماري هاي عصبي مثل افسردگي بسيار مفيد است و در بهبود آن ها و تاثيرگذاري داروها در بدن بسيار کمک مي کند. در مورد ماهي کيلکا نيز که امروزه بسيار در دسترس است بايد گفت وزن اين ماهي ها بيش از 10 گرم نيست؛ منتها خصوصيتي که ماهي هاي درياي شمال دارند، اين است که منبع غني کلسيم و فسفر هستند لذا مصرف شان در دوران يائسگي، در خانم هاي باردار و در دوران بلوغ که نياز به کلسيم بالاتر مي رود، توصيه مي شود. جالب اينجاست که 73 درصد وزن ماهي کيلکا را آب تشکيل داده و قطعا کالري کمتري را به بدن مي رساند و توصيه مي شود در رژيم هاي لاغري لحاظ شود. بين گوشت هاي سفيد، يعني گوشت مرغ و ماهي، کدام ارجحيت دارد؟ گوشت ماهي بهتر از مرغ است؛ چون هم امگا3 بالاتري دارد و هم اين که انتقال بيماري هاي مشترک انسان و حيوانات در ماهي ها کمتر اتفاق مي افتد و اين مزيت گوشت ماهي است. آيا مصرف کپسول هاي امگا3 مي تواند جايگزين مصرف ماهي باشد؟ خب، امروزه مصرف قرص هاي امگا3 يا قرص هاي روغن ماهي رايج شده و افراد گمان مي کنند اگر از بوي ماهي بدشان مي آيد، مي توانند امگا3 مورد نياز بدن شان را به کمک اين قرص ها برطرف کنند. درست است که اين قرص ها مي توانند تامين کننده امگا3 باشند اما نبايد فراموش کرد که گوشت ماهي يکي از بهترين منابع پروتئين، فسفر، ويتامين هاي گروه B و D هم هست و بنابراين مصرف اين کپسول ها جايگزين مناسبي براي خود ماهي محسوب نمي شود. چرا مصرف امگا3 براي خانم هاي باردار تا اين حد توصيه مي شود؟ چون 80 درصد از مغز جنين را امگا3 تشکيل داده و تحقيقات بي شماري نشان داده اند مادراني که حداقل دو بار در هفته ماهي مصرف کرده اند ضريب هوشي فرزندان شان در 6 سالگي در مقايسه با مادراني که ميزان ماهي کمتري مصرف کرده اند، بسيار بالاتر بوده است. ماهي، منع مصرف هم دارد؟ مصرف گوشت ماهي در هيچ گروه سني ممنوعيت ندارد جز در بيماران مبتلا به نقرس که به آن ها نيز توصيه مي شود تنها در يک وعده از برنامه غذايي روزانه گوشت بخورند. در واقع براي اين بيماران نيز منع مصرف ماهي نداريم، بلکه مصرف آن را محدود مي کنيم. تنها مي توان گفت مصرف ماهي به افرادي که آلرژي به گوشت ماهي دارند، توصيه نمي شود. نکته قابل توجه اين است که دماي نگهداري ماهي در آلرژي زايي آن نقش دارد. گردو بهترين شيوه نگهداري ماهي حالتي است که تمام بدن ماهي در دمايي زير 5 درجه سانتي گراد نگهداري شود. آلرژي به ماهي نيز مانند ساير آلرژي هاي غذايي است و عمدتا به شکل بثورات پوستي، کهير و خارش و قرمزي پوست و در برخي افراد، خود را به شکل تنگي نفس نشان مي دهد. و اگر فردي به هر دليلي نتوانست ماهي مصرف کند، چه؟ چنين فردي به جاي مصرف ماهي مي تواند از ميگو و ساير آبزيان استفاده کند و اگر فردي به هر دليلي اصلا ماهي نمي خورد، توصيه مي کنم در رژيم غذايي اش گردو گنجانده شود چون گردو نيز هم تراز با گوشت ماهي امگا3 دارد.
پاستیل چقدر ارزش تغذیه ای دارد؟
پاستیل؛ اسنکی است که بعنوان بدون چربی، بدون مواد نگه دارنده و محتوی 100 درصد ویتامین سی با میوه های طبیعی برچسب میخورد و کاملا سالم به نظر میرسد! اما در واقع این گونه نیست.
آیدین آینه چی – ریحانه زینلیان بروجنی، کارشناسان ارشد تغذیه و رژیم درمانی
بر اساس یک مطالعه جدید، هشتاد و پنج درصد از اسنکهای میوه ای که به فروش میرسند, مقدار شکر بیشتری از صمغ میوه دارند. بعضی 6/14 گرم شکر در فقط یک سهم در مقایسه با تنها 7 گرم در یک سهم توت فرنگی دارند.
پاستیلها به دليل طرح و اندازههای کوچکشان به نظر کمکالری و بیضرر میآیند و حتی شاید خیلیها فکر کنند که آنها سالمتر از چیپس و پفک هستند اما واقعیت این است که با وجود اندازه کوچک هر پاستیل، کالری هر 100 گرم آن تقریبا با کالری 100 گرم چیپس یکی است.
البته کالری انواع پاستیلها با توجه به اندازه و طرز تهیه متفاوت آن در کارخانههای مختلف متفاوت است و معمولا کالری آن بر اساس وزن و ترکیباتی مثل شکر و روغنی که در آن وجود دارد، محاسبه میشود اما میتوان گفت در هر 100 گرم آن بین 300 تا 500 کیلوکالری انرژی وجود دارد که با میزان کالری موجود در یک وعده غذایی برابری میکند.
به نظر می رسد پاستیل به دلیل بدون چربی بودن و احتمالا کالری کمتر آن از سایر انواع شکلات ها از جمله شکلات های شیری بهتر باشد. همچنین با وجود اینکه گهگاه یک یا دو پاستیل بخوریم هیچ مشکلی برای سلامتی مان ندارد، ولی خوردن مشت مشت پاستیل موجب دریافت مقادیر بسیار زیاد انرژی و عمدتا به صورت شکر می گردد. ضمنا پاستیل ها با اینکه طعم های میوه ای و… دارند ولی در حقیقت بدون ویتامین و مواد معدنی هستند یعنی به عبارت دیگر ارزش تغذیه ای بسیار ناچیزی دارند.
در مورد قند موجود در پاستیل خبر بدی برایتان دارم: پاستیل در واقع تماما شکر است! هر یک مشت پاستیل (17، 18 عدد) حاوی 21 – 22 گرم شکر است. که معادل حدود 5.5 قاشق مرباخوری شکر است! انجمن قلب آمریکا توصیه می کند زنان و مردان به ترتیب روزانه بیش از 6 و 9 قاشق مرباخوری شکر مصرف نکنند. بنابراین مقدار شکر پاستیل در مقایسه با این توصیه بسیار قابل توجه به نظر می رسد. چرا که مصرف شکر بیش از مقدار توصیه شده, خطر ابتلا به بیماری های قلبی و چاقی را به طور محسوسی افزایش می دهد.
گرچه پروتئین برای بدن اهمیت دارد؟! : اگر 18-17عدد پاستیل بخوریم در حدود 2، 3 گرم پروتئین به بدن مان می رسد. که تقریبا یعنی 4-6 درصد از پروتئین مورد نیاز روزانه یک خانم یا آقای بالغ را تامین می کند. با اینکه می دانیم پروتئین برای کارکرد طبیعی بدن لازم است ولی پاستیل آنچنان نمی تواند برای تامین این نیاز موثر واقع شود و مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) توصیه می کند هر فرد پروتئین های مورد نیاز خود را ازمنابع بسیار بهتری از جمله مصرف لبنیات کم چرب، ماهی، گوشت سفید، تخم مرغ و برخی از منابع گیاهی از جمله حبوبات، مغز ها و دانه ها تامین کند.
آیاپاستیل برای استخوانسازی خوب است؟
ژلاتین موجود در پاستیل از نوع ژلاتین حیوانی است و ژلاتین در واقع نوعی پروتئین بی کیفیت است و میزان پروتئین موجود در پاستیل بسیار کمتر از پروتئین گوشت، شیر و تخممرغ و… است و بسیاری از اسیدهای آمینه ضروری را ندارد بنابراین پروتئینی نامرغوب است که نسبت به سایر پروتئینها ارزش غذایی بسیار پایینی دارد و منبع خوبی برای تامین کلسیم و سایر ریزمغذیهای مورد نیاز بدن نیست. طعمهای میوهای و نوشابهای و … پاستیلها هم فقط و فقط به دليل اسانس و طعمدهندههای مصنوعی است و هیچ فرقی بین پاستیل نوشابهای و میوهای وجود ندارد.
دنبال ویتامین و مواد معدنی نباشید: هر یک مشت پاستیل تقریبا هیچ ویتامین و ماده معدنی مهمی برای بدنتان تامین نمی کند مثل آهن، کلسیم و ویتامین ث. پس وقتی حدود یک مشت پاستیل می خوریم با اینکه حدود 110 تا 140 کالری انرژی دریافت می کنیم ولی اصلا ویتامین و مواد مغذی دیگری همراه آن به بدن خود نمی رسانیم.
علاوه بر آن با مصرف این میزان کالری، درواقع جا را برای مصرف سایر غذاهای مقوی تنگ کرده و اینها را جایگزین آن مواد مغذی مفید می نماییم. مثلا اگر به جای نوش جان کردن یک عدد سیب، یک مشت پاستیل بخوریم به مقدار زیادی پتاسیم، ویتامین ث و فیبر را که قرار بود با خوردن آن سیب به بدن ما برسد را از دست خواهیم داد.
حالا چطور پاستیل بخوریم که مشکلی پیش نیاید؟
حالا خوردن گه گاه پاستیل آسیب چندانی به سلامتی و رژیم غذایی شما وارد نمی کند و بهتر است آنها را در همان حد “سالی ماهی یک بار!” مصرف کنیم تا اینکه به عنوان جزئی از اجزای دائمی رژیم غذایی ما باشند. ضمنا اگر خواستید روزی پاستیل بخورید بهتر است مقدار کالری دریافتی از آن را هم در رژیم غذایی خود محاسبه نمایید تا آن روز بیشتر از مقدار معمول انرژی دریافت نکنید.
در کل بهتر است جایگزینهای سالمتری همچون میوه های تازه یا ماست-میوه ها را جایگزین پاستیل نمایید چون از طرفی شما همان مقدار شکر و طعم شیرین را دریافت خواهید کرد که دلتان می خواسته چیز شیرین نوش جان کنید و از طرف دیگر هم مقدار قابل توجهی ویتامین و مینرال را به بدن خود می رسانید. چیزی که پاستیل از برآوردن آن عاجز است.
اما رژیم شناسان پیشنهاد میکنند کودکان به جای این اسنکها, میوه تازه و سبزیجات مثل هویج، کره بادام زمینی روی سیب و ماست کم چرب مصرف کنند. خواندن لیست محتویات روی بسته های موادغذایی راهی برای فهمیدن سلامت اسنکهای میوه ای و سایر غذاهاست.
بدنبال محصولاتی باشید که یا هیچ رنگ و طعم دهنده مصنوعی ندارند یا محتویات آن به میزان حداقل است و از میوه های طبیعی که معمولا برندهای ارگانیک هستند درست شده باشند. بسته بندی اسنک میوه ای معمولا وجود یک سهم میوه را در داخل آن پیشنهاد میدهد اما محققان این را نوعی بسته بندی گمراه کننده میدانند.
والدین معتقدند که انتخاب غذای سالم و بدون مواد گیج کنندهی افزوده شده با توجه به ادعاهای گمراه کننده تولیدکنندگان غذا سخت است. اما به طور کلی، میوههای فرآوری نشده سالمتر از اسنکهای میوه ای فرآوری شده و نوشیدنیهای میوه ای هستند چرا که شامل ویتامینها، موادمعدنی، آب و فیبر بوده و باعث پوسیدگی مخرب دندان که امروزه در کودکان میبینیم نمیشود.
والدین باید تا حد امکان فرزندان خود را تشویق به خوردن میوه تازه به جای مصرف پاستیل و یا نوشیدن آبمیوه کنند. مواد معدنی و فیبر زیادی در پوست میوه ها وجود دارد و احساس سیری بیشتری از خوردن و جویدن تا نوشیدن و قورت دادن ایجاد میشود. کما اینکه فقط به دلیل آن که یک اسنک, ارگانیک است نمیتوان گفت سالم است.
خوراکی های ضدپیری
جوان ماندن دغدغه بسیاری از ما است، به طوری که به سراغ ابزارهایی میرویم که ما را جوان نشان دهد و حتی برخی با مصرف قرصهای مختلف در تلاشند تا خود را جوان نگه دارند.
نادیا زکالوند
تحقیقات نشان داده اند که خوردن یکسری از غذاها که ویژگی های ضدپیری دارند، می توانند به ما تا حدی در سالم و جوان ماندن کمک کنند.
این خوراکی ها معمولا با دور نگهداشتن بدن از بیماری های دوران پیری مانند بیماری های قلبی، دیابت، پوکی استخوان، فرد را جوان و شاداب نگه می دارد. در این مقاله به برخی از این خوراکی ها اشاره شده است.
آووکادو
روغن موجود در آووکادو پوست را سفت و مرطوب می کند.
این میوه سرشار از اسیدهای چرب اشباع شده و مناسب سیستم قلبی و عروقی است.
توت
تحقیقات نشان داده است که انواع توت ها حاوی ترکیباتی هستند که از التهاب می کاهد و جلوی اکسیداسیون، که به بافت های بدن صدمه می زند، را می گیرد.
توت همچنین باعث آزاد شدن کلاژن در پوست شما شده و باعث می شود تا پوست صاف و سفتی داشته باشید.
گردو
این خوراکی خوشمزه، دارای مقدار زیادی اسید چرب امگا3 است که در برابر بیماری های قلبی شما را محفوظ نگه می دارد و در عین حال قدرت استخوان ها را افزایش می دهد.
اگزمای پوستی را برطرف کرده و با آسم هم مقابله می کند.
برای سیستم هاضمه هم بسیار مفید است.
شکلات تیره
شکلات تیره گردش خون در بدن را بهتر می کند و توانایی پوست را در مرطوب ماندن، بالا می برد و جلوی چروک شدن پوست را می گیرد و ظاهری جوان تر به فرد می دهد.
همچنین از آنجایی که شکلات سرشار از فلاونوئیدهای آنتی اکسیدان است از التهاب پوست ناشی از نور ماوراء بنفش پیشگیری می کند.
غلات سبوس دار و گندم کامل
غلات سبوس دار و گندم کامل برای حفظ عملکرد طبیعی پوست و رشد دوباره سلول های جدید مفیدند. غلات سبوس دار به حفظ سطح گلوکز خون کمک می کنند.
از طرفی گندم کامل حاوی فیبر، مواد معدنی، ویتامین B و سرشار از آنتی اکسیدان است و می تواند شروع علایم پیری مانند بیماری های قلبی و عروقی را بکاهد و از ابتلا به سرطان بکاهد.
همچنین به دلیل نرخ پایین هضم شان، از بیماری هایی مانند دیابت و فشار خون بالا پیشگیری می کنند.
لوبیا
تحقیقات نشان داده است که لوبیا غذایی عالی برای قلب است و هرچه بیشتر لوبیا مصرف کنید، قلب سالم تری خواهید داشت.
لوبیا، منبعی عالی از پروتئین های کم چربی و فیبر هستند و می توانند کلسترول خون را پایین بیاورند.
در ضمن سرشار از ویتامین ها از جمله ویتامین B، آنتی اکسیدان، پتاسیم و آهن هستند.
ماهی
غذاهای دریایی به ویژه ماهی های چرب مانند قزل آلا، حاوی اسیدهای امگا3 بوده که حافظه را بهبود می بخشند و عملکرد مغز را افزایش می دهند و اثرات ضد التهابی خوبی دارند.
همچنین برای درمان یبوست مناسب هستند.
روغن زیتون
اخیرا دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که روغن زیتون حاوی چربی های تک اشباع نشده هستند.
این نوع چربی ها برای قلب و بدن بسیار مفیدند و خاص ضدپیری دارند.
اسفناج، کلم بروکلی، قرمز و چغندر
اسفناج حاوی انواع ویتامین مانند B است و برای تولید گلبول های قرمز موثر است.
کلم بروکلی، قرمز و چغندر هم، بدن را از سم پاکسازی کرده و فرد را از کسالت و بی حالی درمی آورد.
سفر
گریزان
از حافظه ...
بی تو نخواهیم حیات
مطالب جالب و خواندنی
خدا خواهم
حرف حساب
رفته آ؛ب خنک بخوره
پیر می شویم...
رضا جان
❤️رضا جان❤️
قلب مرا زدند از اول به نامتان
من آمدم همیشه بمانم غلامتان
با یک درود، صبح خود آغاز می کنیم
ماییـم و اشتیاق عَلیکَ السلامتان
السلام علیک یا ایها الرئوف
لبخندبزن دوست من !
تبسم را نه می توانیم بخریم، نه می توانیم قرض کنیم
فقط مى توانیم هدیه بدهیم
میســــپارمت به لبخند ها…
در مسیر باد بمان تا بوى مهربانیت تسخیر کند این شهر پر از بیهودگى را…
لبخندبزن دوست من
تنور دلت گرم…
خوب باشید...
شاید امروز قدرتمند باشید …
اما یادتان باشد زمان از شما قدرتمند تر است!!
پس خوب باشید و خوبی کنید …
خودت دلت را بردار
دیوارهای دنیا بلند است .
گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار…مثل بچه بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه میاندازد. به امید آن که شاید در آن خانه باز شود…
گاهی دلم را پرت میکنم آنطرف دیوار..آنطرف حیاط خانه خداست.
آن وقت هی در می زنم..
در می زنم..!
فریـــاد میزنم :دلم افتاده توی حیاط شما ،می شود دلم را پس بدهید؟
کسی جوابم را نمی دهد..!
کسی در را برایم باز نمی کند..!
اما همیشه دستی دلم را می اندازد این طرف دیوار !همین …
من این بازی را دوست دارم…
آنقــــــدر دلم را پرت میکنم ؛آنقـــــــدر دلم را پرت میکنم تا خسته شوند!
تا دیگر دلم را پس ندهند… تا آن در را باز کنند و بگویند :
بیا خودت دلت را بردار …
مشکلت چــــی بود؟
راستـــی، گفتی مشکلت چــــی بــود ؟؟؟!!!
عقل کامل بود ، فاخر بود ، حرف تازه داشت
جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود
عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود
عقل با دل رو به رو شد ، صبح دلتنگی بخیر
عقل برمی گشت راهی را که دل پیموده بود
عقل کامل بود ، فاخر بود ، حرف تازه داشت
دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود
عقل منطق داشت ، حرفش را به کرسی می نشاند
دل سراسر دست و پا می زد ، ولی بیهوده بود
حرف منّت نیست اما صد برابر پس گرفت
گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود
من کی ام؟! باغی که چون با عطر عشق آمیختم
هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود…
ضد - گناه - فاضل نظری
یاد خدا هدیه من به تو!
خدایا!
ما اگر بد کنیم، تو را بنده های خوب، بسیار است.
تو اگر مدارا نکنی، ما را خدای دیگری کجاست؟!
گـــذر زمان و خدایی که با توست!
به عقب بنگرید و خــدا را شکر کنید.
به جلو بنگرید و به خــدا اعتماد کنید.
او در هایی را می بندد که هیچکس
قــادر بــه گشودنش نیــست.
و در هایی می گشاید که هیچکس
قــادر بــه بستنش نیـــست …
داغ شقایق
شقایق گفت با خنده : نه تب دارم ، نه بیمارم !
اگر سُرخم چنان آتش ، حدیث دیگری دارم !
گلی بودم به صحرایی ، نه با این رنگ و زیبایی
نبودم آن زمان هرگز ، نشان عشق و شیدایی
یکی از روزهایی که زمین تب دار و سوزان بود
و صحرا در عطش می سوخت ،
تمام غنچه ها تشنه و من بی تاب و خشکیده ،
تنم در آتشی می سوخت..
ز ره آمد یکی خسته ،
به پایش خار بنشسته…
و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود
ز آنچه زیر لب می گفت ؛ شنیدم ، سخت شیدا بود…
نمی دانم چه بیماری به جان دلبرش افتاده بود اما
طبیبان گفته بودندش
اگر یک شاخه گل آرد از آن نوعی که من بودم
بگیرند ریشه اش را … بسوزانند !
شود مرهم برای دلبرش آندم شفا یابد .
چنانچه با خودش می گفت ، بسی کوه و بیابان را
بسی صحرای سوزان را ، به دنبال گلش بوده
و یک دم هم نیاسوده ،
که افتاد چشم او ناگه به روی من
بدون لحظه ای تردید ، شتابان شد به سوی من
به آسانی مرا با ریشه از خاکم جدا کرد و
به ره افتاد و او می رفت ،
و من در دست او بودم
و او هرلحظه سر را رو به بالا شکر می کرد و…. پس از چندی
هوا چون کوره ی آتش ،زمین می سوخت
و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت ..!
به لب هایی که تاول داشت گفت :
چه باید کرد؟
در این صحرا که آبی نیست ،
به جانم ، هیچ تابی نیست !
اگر گل ریشه اش سوزد ؛
وای بر من ! برای دلبرم ، هرگز دوایی نیست..!
و از این گل ، که جایی نیست !
خودش هم تشنه بود اما نمی فهمید حالش را…
چنان می رفت ومن در دست او بودم ،
و حالا من تمام هستِ او بودم…
دلم می سوخت ، اما راه پایان کو ؟
نه حتی آب ، نسیمی در بیابان کو ؟
داشت در دستش تمام جان من می سوخت ،
که ناگه روی زانوهای خود خم شد ،
دگر از صبر او کم شد
دلش لبریز ماتم شد ،
کمی اندیشه کرد آنگه مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت ،
نشست و سینه را با سنگ خارایی زهم بشکافت ،
صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو میکرد !
زمین و آسمان را پشت و رو می کرد،
و هر چیزی که هرجا بود ، با غم رو به رو می کرد .
نمی دانم چه می گویم ؟!!!
به جای آب ،
خونش را به من میداد و بر لبهای او فریاد…
بمان ای گل ، که تو تاج سرم هستی ،
دوای دلبرم هستی … بمان ای گل !!
و من ماندم نشان عشق و شیدایی
و با این رنگ و زیبایی ؛
و نام من شقایق شد
گل همیشه عاشق شد …
آدم حسابیا...
بخشی از کتاب “میخوام آدم حسابی باشم” از خانم نیکیتا جامعه شناس سوییسی ،
چاپ اول 109 سال پیش؛
1_ آدم حسابیا زیاد نمی خوابن.صبح ها زود بیدار میشن و بعد از ظهر ها حتما نیم ساعت استراحت میکنند و شبها دیر تر از 12 نمیخوابن
2_ آدم حسابیا شبها با لباسی که برای خوابه میخوابن نه لباسی که باهاش غذا خوردن و غذا درست کردن و دستشویی رفتن.
3_ آدم حسابیا حداقل روزی نیم ساعت ورزش میکنن
4_ آدم حسابیا زیاد حرف نمیزنند مگر اینکه ازشون بخوان.
5_ آدم حسابیا برای ظرف شستن و تمیز کاری و تعمیر ماشین حتما دستکش دستشون میکنن.
6_ آدم حسابیا بی دعوت جایی نمیرن.
7_آدم حسابیا لباسهایی که استفاده نمی کنند را میبخشن.
8_ آدم حسابیا حتما توی اتاق کارشون یه گلدون دارن که هر روز بهش آب بدن.
9_ آدم حسابیا حتما یه اصولی دارند که بهش پایبند هستند.
تن آدمی شریفست...
تن آدمی شریفست به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت…
*سعدی
یاد تو ...
ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﯾﺎﺩ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺍﺳﺖ
ﺯ ﺩﻭﺭﯾﺖ ﺑﻪ ﻗﻠﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﭼﺴﺒﺪ
صائب تبریزی
حجت خدا بین ماست!
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میفرمایند:مردم دنبال او میگردند ،
ولی او را نمییابند ، اما به خدا قسم حجت خدا روی زمین است ، در راهها پیاده میرود ،
در خانهها داخل میشود ، در شرق و غرب حرکت میکند ،
سخنان را میشنود و بر جماعت سلام میکند ، میبیند ولی دیده نمیشود .
غیبة نعمانی ، صفحه ۱۴۴
خدایا؛ تو ببخش...
خدایا ببخش!
گاهی ندانستم؛
گاهی نخواستم بدانم…
ظاهر و باطن کار...
اختلاف طبقاتی است بین ظاهر و باطن انسان ها…
عکس های خاطره انگیز و نوستالژی (سری اول)
کسی هست با این گوشی خاطره داشته باشه؟
سلام دوستای گلم
از این به بعد با سری مطالب “خاطره بازی” در خدمتتون هستیم
دهه شصتیا مطمئنا خاطرات بیشتری با این تصاویر خواهند داشت
منتظر سری های جدید ِ خاطره بازی باشید . . .
.
.
.
اینو یادتونه؟ چیکار میکرد؟
.
.
.
کسی هست اینو یادش باشه؟ چیه این؟
.
.
.
لاکچری دهه شصت
.
.
.
این خیلی باحال بود
.
.
اینارو یادتونه؟ کسی اسمشونو یادش هست؟
.
.
.
بمب بازی بازی کامپیوتری زمان ما
.
.
.
خاله بازی
.
.
.
نگید که شمام ازین کارا نمیکردید
.
.
.
ینی اینو اگه یادتون بیاد قطعا شما یک فسیل هستید
کدام یک از آدمک های تصویر شباهت بیشتری به شما دارد؟
این تست روانشناسی توسط پیپ ویلسون طراحی شده است که یکی از سرشناس ترین روانشناسان بریتانیا به شمار می آید. ویلسون این تست را در اصل برای دانش آموزان مقطع ابتدایی طراحی کرده بود تا عملکرد خود در سه سال اول تحصیلی را ارزیابی کنند اما بعدها مشخص شد که این تست برای افراد بالغ نیز کارآیی دارد. این تست به شما کمک می کند که شخصیت واقعی و شرایط روانی مطلوب خود را تشخیص داده و حتی جایگاه اجتماعی تان را نیز تا مقدار زیادی مشخص کنید.
هر آدمک در این تصویر در شرایط متفاوتی قرار داشته و جایگاه او نیز در روی درخت با بقیه فرق دارد. ابتدا باید هر کدام از این شخصیت ها که جایگاهش بیشترین شباهت به شما را دارد مشخص کرده و سپس ادامه ی مطلب را برای مشخص شدن پاسخ انتخابتان بخوانید.
.
.
.
.
.
تفسیر پاسخ های تست:
اگر یکی از آدمک های ۱،۳،۶ یا ۷ را انتخاب کنید شما شخصیت مصمم و با اراده ای دارید و از موانع و سختی ها هیچ هراسی نخواهید داشت.
اگر فکر می کنید آدمک های شماره ی ۲،۱۱،۱۲،۱۸ و ۱۹ شباهت بیشتری به شما دارند پس شما شخصیت مهربان و دوست داشتنی هستید که هرگاه دوستان و اطرافیانتان به کمک شما نیاز داشته باشند در کنار آن ها خواهید بود.
انتخاب آدمک شماره ی ۴ به این معنی است که شما انسان ثابت قدمی هستید که برای رسیدن به موفقیت عجله ای نداشته و خود را با هر خطری روبرو نمی کنید. در واقع شما به سمت موفقیت حرکت می کنید اما به آرامی و از راه های بی خطر و مطمئن.
اگر آدمک شماره ی ۵ برا انتخاب کنید بدین معنا خواهد بود که شما مضطرب بوده و احساس ضعف می کنید و انرژی و میل کمی به زندگی دارید.
اگر آدمک شماره ی ۹ انتخاب شما باشد پس باید بگوییم که شما انسان شادی بوده و همیشه دوست دارید از زندگی لذت ببرید.
انتخاب شماره های ۱۳ و ۲۱ بدین معنا خواهد بود که شما صرفاً به خودتان وابسته هستید. علاوه بر این شما اغلب نگران بوده و معمولاً از تماس با دیگران و برقراری ارتباط خودداری می کنید.
اگر شماره ی ۸ را انتخاب کرده اید باید بگوییم که شما انسان خیالبافی هستید و دوست دارید به جای حضور در دنیای واقعی کنونی در دنیای دیگری سیر کنید.
انتخاب آدمک های شماره ی ۱۰ و ۱۵ نشان می دهد که شما به خوبی با شرایط کنار می آیید و از زندگی که دارید راضی هستید.
اگر شماره ی ۱۴ را انتخاب کرده اید باید بدانید که احتمالاً شما از لحاظ عاطفی سرخورده و به کلی خسته هستید. احتمال این که دچار تنش و چالش عاطفی و درونی باشید بسیار زیاد است.
در صورتی که شماره ی ۲۰ را انتخاب کرده باشید باید بگوییم که اعتماد به نفس و تا حدودی خودخواهی در شما نمود پیدا می کند. شما انسانی هستید که برای ریاست و رهبری زاده شده اید و می خواهید تنها کسی باشید که دیگران به او گوش می دهند.
در نهایت اگر انتخاب شما شماره ی ۱۶ باشد باید بدانید که از حمایت کردن و پشتیبانی از شخصی خاص خسته شده اید و اگر خود را به آدمک شماره ی ۱۷ می بینید باید بدانید که یک نفر شما را بسیار دوست داشته و او شما را به شدت لوس کرده است.
حکایت های خواندنی تاثیرگذار و زیبا
شکار
مراد، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ روستایی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ روستا، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: «ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، مراد ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ!»
مراد ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ. ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است. ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند: «برای چه از حال رفتی؟»
مراد گفت: «فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک سگ است!»
مراد بیچاره ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده است وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ.
.
.
.
.
.
شایعه
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند.
همسایه اش از این شایعه به شدت صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.
مرد حکیم به او گفت: به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.
آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور.
آن زن رفت ولی ۵ تا پر بیشتر پیدا نکرد.
مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است.
پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری.
.
.
.
.
.
درسی بزرگ از یک کودک
سال ها پیش زمانی که به عنوان داوطلب در بیمارستان استانفورد مشغول کار بودم.
با دختری به نام لیزا آشنا شدم که از بیماری نادری رنج می برد.
ظاهرا تنها شانس بهبودی او گرفتن خون از برادر پنج ساله خود بود که او نیز قبلا مبتلا به این بیماری بود.
و به طرز معجزه آسایی نجات یافته بودو هنوز نیاز به مراقبت پزشکی داشت.
پزشک معالج وضعیت بیماری خواهرش را توضیح داد و پرسید آیا برای بهبودی خواهرت مایل به اهدای خون هستی؟
برادر خردسال اندکی تردید کرد و سپس نفس عمیقی کشید و گفت : بله من اینکار را برای نجات لیزا انجام خواهم داد.
در طول انتقال خون کنار تخت لیزا روی تختی دراز کشیده بود و مثل تمامی انسان ها که با مشاهده اینکه رنگ به چهره خواهرش باز میگشت خوشحال بود و لبخند میزد.
سپس رنگ چهره اش پریده بیحال شده و لبخند بر لبانش خشکید.
نگاهی به دکتر انداخته و با صدای لرزانی گفت : آیا میتوانم زودتر بمیرم؟
پسر خردسال به خاطر سن کمش توضیحات دکتر معالج را عوضی فهمیده بود.
و تصور میکرد باید تمام خونش را به لیزا بدهد و با شجاعت خود را آماده مرگ کرده بود.
.
.
.
.
.
فرار از زندگی
روزی شاگردی به استادش گفت : استاد می خواهم یکی از مهمترین خصایص انسان ها را به من بیاموزی؟
استاد گفت : واقعا می خواهی آن را فرا گیری؟
شاگرد گفت : بله با کمال میل
استاد گفت : پس آماده شو با هم به جایی برویم
شاگرد قبول کرد
استاد شاگرد جوانش را به پارکی که در آّن کودکان مشغول بازی بودند برد
استاد گفت : خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن
مکالمات بین کودکان به این صورت بود: -الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی
-نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی
-اصلا چرا من هیچوقت نباید فرار کنم؟
و حرف هایی از این قبیل …
استاد ادامه داد: همانطور که شنیدی تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند
انسان نیز این گونه است
او هیچگاه حاضر نیست با شرایط موجود رو به رو شود
و دائم در تلاش است از حقایق و واقعیات زندگی خود فرار کند
و هرگز کاری برای بهبود زندگی خود انجام نمی دهد
تو از من خواستی یکی از مهم ترین ویزگی های انسان را برای تو بگویم
و من آن را در چند کلام خلاصه میکنم: تلاش برای فرار از زندگی
.
.
.
.
.
چهار سخنی که زاهد را تکان داد
زاهدی گوید:
جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد.
اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد . او گفت ای شیخ خدا می داند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه می رفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت می کرد. گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن .
گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟
نامه ای تامل برانگیز و مفهومی مادر به فرزندش
فرزند عزیزم آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی صبور باش و مرا درک کن.
اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم صبور باش و به یاد بیاور که همین کارها را به تو یاد دادم.
…
اگر زمانی که صحبت میکنم حرفهایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و به حرفهایم گوش فرا ده، همانگونه که من در دوران کودکی به حرفهای تکراریت بارها و بارها با عشق گوش فرا دادم.
اگر زمانی را برای تعویض من میگذاری با عصبانیت این کار را نکن و به یاد بیاور، وقتی کوچک بودی، من نیز مجبور می شدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم.
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم پس خشمگین نشو اگر بارها و بارهای مطلبی را برای من تعریف میکنی.
وقتی نمی خواهم به حمام بروم، مرا سرزنش نکن، زمانی را به یاد بیاور که مجبور میشدم با هزار و یک بهانه تو را وادار به حمام کردن کنم.
وقتی بی خبر از پیشرفت ها و دنیای امروز، سئوالاتی می کنم با لبخند تمسخر آمیز به من ننگر.
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی، حافظه ام یاری نمی کند، فرصت بده و صبر کن تا بیاد بیاورم، اگر نتوانستم بیاد بیاورم عصبانی نشو، برای من مهمترین چیز نه صحبت کردن ، که تنها با تو بودن و تو را برای شنیدن داشتن است.
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده … همانگونه که تو اولین قدم هایت را در کنار من برداشتی.
وقتی نمیخواهم چیزی بخورم مرا وادار نکن من خوب میدانم که کی به غذا احتیاج دارم.
روزی متوجه میشوی که علیرغم همه اشتباهاتم همیشه بهترین چیزها را برای تو میخواستم و همواره سعی کردم بهترین ها را برای تو فراهم کنم.
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو تو باید مرا درک کنی.
یاریم کن، همانگونه که من یاریت کردم ان زمان که زندگی را آغاز کردی.
زمانی که می گویم دیگر نمی خواهم زنده بمانم و می خواهم بمیرم، عصبانی نشو … روزی خود خواهی فهمید.
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو، این راه را به پایان برسانم.
فرزند دلبندم، دوستت دارم